بستان قدح از دستم ای مست که من مستم
کز حلقه هشیاران این ساعت وارستم
هشیار بر رندی ضدی بود و ضدی
همرنگ شو ای خواجه گر فوقم اگر پستم
هر چیز که اندیشی از جنگ از آن دورم
هر چیز که اندیشی از مهر من آنستم
تا عشق تو بگرفتم سودای تو پذرفتم
با جنگ تو یکتاام با صلح تو همدستم
اسپانخ خویشم دان با ترش پز و شیرین
با هر چه شدم پخته تا با تو بپیوستم
بیکار بود سازش سازش نبود نازش
گر جست غلط از من من مست برون جستم
مستی تو و مستی من بربسته به هم دامن
چون دسته و چون هاون دو هست و یکی هستم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این غزل از شاعر معروف فارسی، حافظ، به بیان حالاتی از عشق و مستی میپردازد. شاعر از احساساتی چون مستی و غفلت از هشیاری سخن میگوید و تاکید میکند که اگرچه در دنیای هشیاران است، اما عاشق واقعی است و بر این عشق متعهد باقی میماند. او به تضادهایی اشاره میکند که در وجودش وجود دارد؛ هم در صلح و هم در جنگ، هم در تلخی و هم در شیرینی. در نهایت، شاعر به همپیوستگی روحی و عاطفی عشق و مستیاش اشاره کرده و تأکید میکند که هر دو در عشقش یکی شدهاند.
هوش مصنوعی: ای دوست، جام را از دستانم بگیر و به من دل خوشی بده، زیرا که من به حدی سرمستم که در این لحظه از جمع هشیاران فاصله گرفتهام.
هوش مصنوعی: هشیار بر بازیگری آگاه است و به رنگ و حالتی که در جامعه رایج است، توجه دارد. ای آقا، اگر من در مقام بالاتری باشم، باز هم ممکن است در برخی موارد احساس پستی کنم.
هوش مصنوعی: هر چیزی که درباره جنگ فکر کنی، من از آن دور هستم، و هر چیزی که درباره محبت بیندیشی، من همان هستم.
هوش مصنوعی: زمانی که عشق تو را در وجودم احساس کردم، تصمیم به پذیرش جنون و شوق تو گرفتم. در نبرد با تو تنها و یکتا هستم و در آرامش و همراهیات همدست و شریک.
هوش مصنوعی: من خود را مانند اسپند میدانم که با طعمهای ترش و شیرین پخته شدهام؛ تا به تو بپیوندم و در کنار تو قرار گیرم.
هوش مصنوعی: این بیت به بیان احساساتی اشاره دارد که در آن فردی به جدایی و دوری از معشوق خود میپردازد. او بیان میکند که در حالی که بیکار بوده و سازش را نمیشنیده، تلاش کرده تا از خود تصویر درستی ارائه دهد. همچنین، او به اشتباهاتی که ممکن است از او سر زده، اشاره میکند و از اینکه به طور ناخواسته از عشق خود فاصله گرفته، ابراز نگرانی میکند. در واقع، این شعر نشاندهنده پیچیدگیهای عشق و ناپایداریهای آن است.
هوش مصنوعی: مستی تو و مستی من به هم وابسته است، مانند دامن که به هم وصل شدهاند و مانند هاونی که دو عنصر را در یک جا ترکیب میکند. ما نیز در حالتی هستیم که هر کدام جداگانه هستیم، اما در عمق وجودمان یکی هستیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
گفتم که: مگر جستم، وز دام بلا رستم
دل در پسری بستم، کز یاد لبش مستم
رفتم به طبیب جان گفتم که ببین دستم
هم بیدل و بیمارم هم عاشق و سرمستم
صد گونه خلل دارم ای کاش یکی بودی
با این همه علتها در شنقصه پیوستم
گفتا که نه تو مردی گفتم که بلی اما
[...]
گر یار بلند آمد، من پستم و من پستم
ور کار ببند آمد، من جستم و من جستم
من حاکم این شهرم، هم نوشم و هم زهرم
گر خصم بود پنجه، من شستم و من شستم
ای هر سخنت کامی، در ده ز لبت جامی
[...]
از بسکه می وصلت بیرون رود از دستم
روزیکه ترا بینم تا روز دگر مستم
ای آفت جان و دل دارم ز تو صد منت
کز دردسر مستی از یمن تو وارستم
در عشق سرافرازی بردار توان کردن
[...]
معرفی ترانههای دیگر
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.