عمرک یا واحدا فی درجات الکمال
قد نزل الهم بی یا سندی قم تعال
چند از این قیل و قال عشق پرست و ببال
تا تو بمانی چو عشق در دو جهان بیزوال
یا فرجی مونسی یا قمر المجلس
وجهک بدر تمام ریقک خمر حلال
چند کشی بار هجر غصه و تیمار هجر
خاصه که منقار هجر کند تو را پر و بال
روحک بحر الوفا لونک لمع الصفا
عمرک لو لا التقی قلت ایا ذا الجلال
آه ز نفس فضول آه ز ضعف عقول
آه ز یار ملول چند نماید ملال
تطرب قلب الوری تسکرهم بالهوی
تدرک ما لا یری انت لطیف الخیال
آنک همیخوانمش عجز نمیدانمش
تا که بترسانمش از ستم و از وبال
تدخل ارواحهم تسکر اشباحهم
تجلسهم مجلسا فیه کؤوس ثقال
جمله سؤال و جواب زوست و منم چون رباب
می زندم او شتاب زخمه که یعنی بنال
تصلح میزاننا تحسن الحاننا
تذهب احزاننا انت شدید المحال
یک دم آواز مات یک دم بانگ نجات
می زند آن خوش صفات بر من و بر وصف حال
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
تا نزند آفتاب خیمه نور جلال
حلقه مرغان روز کی بزند پر و بال
از نظر آفتاب گشت زمین لاله زار
خانه نشستن کنون هست وبال وبال
تیغ کشید آفتاب خون شفق را بریخت
[...]
میدهدم هر سحر بوی تو باد شمال
زنده همی داردم جان به امید وصال
چون ز تن من نماند هیچ ندانم که چون
پی به سر آرد مرا در شب تاری خیال
خاک سر کوی توست همدم باد بهشت
[...]
بلبل آشفته حال، از سرمستی بنال
موسم هجران گذشت، نوبت وصلست و حال
بلبل شوریده دل، شور و شغب را بهل
جلوه گلزار بین، در گذر از قیل و قال
گر همگی آتشی، لیک بدو کی رسی؟
[...]
ای بتو ذوالمنن ختم جمال و جلال
کرده قضا و قدر حکم ترا امتثال
پیش تو کم از اناث حشمت و جاه رجال
قدر تو نارد بیاد کیفر بر بدسگال
چون به سعادت نمود ساقی فرخنده فال
ساغر عیش بهار به هر طرف مال مال
سلسله خرمی یافت ره اتصال
محول الحول داد زمانه را حسن حال
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۲ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.