گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مولانا

توبه سفر گیرد با پای لنگ

صبر فروافتد در چاه تنگ

جز من و ساقی بنماند کسی

چون کند آن چنگ ترنگاترنگ

عقل چو این دید برون جست و رفت

با دل دیوانه که کردست جنگ

صدر خرابات کسی را بود

کو رهد از صدر و ز نام و ز ننگ

هر کی ز اندیشه دلارام ساخت

کشتی برساخت ز پشت نهنگ

و آنک در اندیشه یک جو زر است

او خر پالان بود و پالهنگ

یار منی زود فرو جه ز خر

خر بفروش و برهان بی‌درنگ

کون خری دنب خری گیر و رو

رو که کلیدان نبود  بی  مدنگ

راز مگو پیش خران ای مسیح

باده ستان از کف ساقی شنگ