مشکن دل مرد مشتری را
بگذار ره ستمگری را
رحم آر مها که در شریعت
قربان نکنند لاغری را
مخمور توام به دست من ده
آن جام شراب گوهری را
پندی بده و به صلح آور
آن چشم خمار عبهری را
فرمای به هندوانِ جادو
کز حد نبرند ساحری را
در ششدرهای فتاد عاشق
بشکن درِ حبس ششدری را
یک لحظه معزمانه پیش آ
جمع آور حلقه پری را
سر مینهد این خمار از بن
هر لحظه شراب آن سری را
صد جا چو قلم میان ببسته
تُنگ شکر معسکری را
ای عشق برادرانه پیش آ
بگذار سلام سرسری را
ای ساقی روح از در حق
مگذار حق برادری را
ای نوح زمانه هین روان کن
این کشتی طبع لنگری را
ای نایب مصطفی بگردان
آن ساغر زفت کوثری را
پیغام ز نفخ صور داری
بگشای لب پیمبری را
ای سرخ صباغت علمدار
بگشا پر و بال جعفری را
پر لاله کن و پر از گل سرخ
این صحن رخ مزعفری را
اسپید نمیکنم دگر من
درریز رحیق احمری را
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به مضامین عشق، شراب و جستجوی حقیقت پرداخته است. شاعر ضمن اشاره به مشکلات و ظلمهایی که بر دل عاشقان میگذرد، از معشوق میخواهد که در کنار او باشد و لحظهای به حقیقت و عشق بپردازند. همچنین، شاعر به طلب رحمت، صلح و دوری از ستمگری تاکید میکند و در بخشی دیگر، به زیباییهای معشوق و نوشیدن شراب اشاره دارد. در نهایت، او از عشق به عنوان یک نیروی قدرتمند یاد میکند که قادر است انسان را از قید و بند آزاد کند و به سمت حقیقت هدایت کند.
هوش مصنوعی: دل مردی که خوب و با انصاف است را نشکن، بگذار در مسیر ظلم و ستم پیش برود.
هوش مصنوعی: احساس کن رحم کن، ای کسی که در دین و مذهب به قربانی کردن موجودی لاغر نپردازند.
هوش مصنوعی: مستم و عشق تو در وجودم جاری است، پس آن گوی شراب گرانبها را به من بده تا این حال و احساس را از آن به دست آورم.
هوش مصنوعی: به من نصیحتی کن و کاری کن که آن چشم خوابآلود و زیبا را آرامش بدهی.
هوش مصنوعی: به هندوان جادو بگویید که از حد و مرز خود فراتر نروند و جادوگری را نازا نکنند.
شَشدره اصطلاحی است در بازی تختهنرد؛ یعنی بازیکن در وضعیتی میافتد که راه نجاتی ندارد. کنایه است از عالم سرگشتگی. « شش در » همچنین یعنی شش جهت عالَم
هوش مصنوعی: لحظهای درنگ کن و به گرد هم آوردن حلقه پریان بپرداز.
هوش مصنوعی: این حالت مستی و سرخوشی به قدری عمیق و تأثیرگذار است که هر لحظه انسان را به طرف آن جذب میکند. انگار که هر دمی، بزم جدیدی سرشار از لذت و شادی را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: مثل اینکه صد جا حرف و سخن را محدود کردهای، مانند مشک شکر که در آن معسکر (محل نگهداری) وجود دارد.
هوش مصنوعی: ای عشق، همانند یک برادر، بیا و سلامی سطحی را تقدیم کن.
هوش مصنوعی: ای ساقی، جان مرا به چیزی جز حق و صداقت مشغول نکن و حق برادری را نادیده نگیر.
هوش مصنوعی: ای نوح زمانه، این کشتی دل را به حرکت درآور و به دیگران امید و نجات ببخش.
هوش مصنوعی: ای جانشین پیامبر، آن جام پر از نیکویی را به گردش درآور.
هوش مصنوعی: پیامی از دمیدن در صور داری، لبهای پیامبری را بگشا.
هوش مصنوعی: ای رنگ سرخ تو، پرچمدار بهپرواز درآور پر و بال جعفری را.
هوش مصنوعی: این فضا را با گلهای لاله و گلهای سرخ پر کن و زیبایی خاصی به آن ببخش.
هوش مصنوعی: دیگر نمیتوانم به دور این شراب قرمز بگردم و لذت آن را از دست بدهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
از دور بدیدم آن پری را
آن رشک بتان آزری را
در مغرب زلف عرض داده
صد قافله ماه و مشتری را
بر گوشهٔ عارض چو کافور
[...]
خرم نه مرا توانگری را
کو دارد چون تو گوهری را
آن مه که بسوخت مشتری را
بشکست بتان آزری را
انداخت بساط داوری را
زد بانگ سران عامری را
با روی نکوی تو پری را
دعوی نرسد برابری را
زیباست پری ولی ندارد
این عشوه و ناز و دلبری را
چشم تو بیک نگاه جادو
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.