شنو ز سینه ترنگاترنگ آوازش
دل خراب طپیدن گرفت از آغازش
به بر گرفت رباب و ز سر نهاد کله
ز دست رفت دل من چو دید سر بازش
دل از بریشم او چون کلابه گردانست
کلابه ظاهر و پنهان ز چشم قزازش
دو سه بریشم از این ارغنون فروتر گیرد
که تند میرسد آواز عقل پردازش
بدانک تن چو غبارست و جان در او چون باد
ولیک فعل غبار تنست غمازش
غبار جان بود و میرسد دگر جانی
که ذره ذره به رقص آمدست از آوازش
جهان تنور و در آن نانهای رنگارنگ
تنور و نان چه کند آنک دید خبازش
ز سینه نیست سماع دل و ز بیرون نیست
فدات جانم هر جا که هست بنوازش
شبی به طنز بگفتم دلا به مه بنگر
که هست مه را چیزی ز لطف پروازش
چو آفتاب نهان شد به جای او بنهند
چراغکی که بود شب شراراندازش
به هر دو دست دل از ماه چشم خود بگرفت
که دل ز غیرت شه واقفست و از نازش
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف حالات دل و روح انسان در مواجهه با زیباییهای زندگی و عشق میپردازد. شاعر از صدای دلنواز و دلانگیز معشوق صحبت میکند که باعث تحریک احساسات و طپش دل او میشود. او به تشبیهات زیبا میپردازد و نشان میدهد که چگونه وجود معشوق به روح او جان میبخشد و در عین حال، جسم انسان را مثل غباری میداند که به زودی نابود میشود. در این میان، به نقش هنر و موسیقی نیز اشاره میکند که میتوانند روح را به رقص درآورند. او به زیباییهای طبیعت مانند ماه و آفتاب نیز اشاره میکند و میگوید که وجود معشوق در زندگی آنقدر مهم است که حتی در غیاب او، نور دیگری نمیتواند جان را روشن کند. شاعر در پایان به عشق و زیباییهای معشوق با عاطفهای عمیق و سرشار از شوق مینگرد.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان حالتی از عشق و احساس عمیق میپردازد. در آن به شنیدن صدایی دلنشین اشاره میشود که از درون دل به گوش میرسد و باعث میشود دل همچون ضربان قلبي بیتاب و ناآرام شود. این حس و تاثیر احساسات در آغاز عشق به خوبی توصیف شده است.
هوش مصنوعی: دختر به ساز نواختن پرداخت و وقتی که سرش را بالا برد، دل من از دست رفت.
هوش مصنوعی: دل من مانند پرندهای در قفس بسته شده است و این قفس هم نمایان و هم پنهان از دید قزاز (خیاط یا دلداده) اوست.
هوش مصنوعی: چند نکته از این آهنگ زندهتر است که به سرعت صدای فکر و عقل را میگیرد.
هوش مصنوعی: بدان که بدن مانند غباری است و روح در آن مانند بادی است، اما فعالیت و حرکت غبار نشاندهنده جسم است.
هوش مصنوعی: غبار روح به عنوان موجودی جدید ظهور میکند که ذره ذره به خاطر موسیقیاش به رقص درآمده است.
هوش مصنوعی: جهان مانند تنوری است که در آن نانهای مختلفی پخته میشود و وقتی که این نانها را میبینی، میفهمی که خباز (یا سازنده نان) چه کارهایی انجام میدهد.
هوش مصنوعی: دل دیگر شوری ندارد و از بیرون هم خبری نیست، جانم فدای تو، هر کجا که هستی، او را نوازش کن.
هوش مصنوعی: شبی به شوخی به کسی گفتم که ای جان، به ماه نگاه کن، که واقعاً ماه هم چیزی از زیبایی پروازش ندارد.
هوش مصنوعی: وقتی خورشید غروب میکند، چراغی را روشن میکنند تا شب را روشن کند و روشنیاش مانند آتش شب را گرم کند.
هوش مصنوعی: دل از زیبایی چشمان محبوبش به شدت تحت تاثیر قرار گرفته و به گونهای از عشق و غیرت پر شده که نمیتواند به کسی دیگر فکر کند. عشق او آنچنان قوی است که هیچ چیز نمیتواند توجهش را از محبوبش منحرف کند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ندا رسید به عاشق ز عالم رازش
که عشق هست براق خدای میتازش
تبارک الله در خاکیان چه باد افتاد
چو آب لطف بجوشید ز آتش نازش
گرفت شکل کبوتر ز ماه تا ماهی
[...]
دلی که عشق حقیقی کند سرافرازش
سزد که باز نگوید به هیچکس رازش
دلا دو دیده بدوز و بغیر شه منگر
اگر ز غیرت او واقفی و از نازش
اگر سواره عشقی و طالب معراج
[...]
همای همت من آنچنان رمید از خلق
که گر بعرش در افتد مجال پروازش
ز آفتاب چنان بگذرد هم از دهشت
که ذره یی نفتد سایه بر زمین بازش
مگر ز موج شراب است رشته سازش؟
که می دود به رگ و پی چو روح آوازش
کباب مطرب رنگین نوای عشق شوم
که ساخت گوشه نشین عندلیب راسازش
چو شیشه هرکه به آوازه می کند احسان
[...]
دلی که گردش چشم تو بشکند سازش
به ذوق سرمه شدن خاک لیسد آوازش
به هر زمین که خرام تو شوخی انگیزد
چمن به خنده نگیرد غبار گلبازش
به محفلی که نگاهت جنون کند تعمیر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.