گنجور

 
صائب تبریزی

مگر ز موج شراب است رشته سازش؟

که می دود به رگ و پی چو روح آوازش

کباب مطرب رنگین نوای عشق شوم

که ساخت گوشه نشین عندلیب راسازش

چو شیشه هرکه به آوازه می کند احسان

گران به گوش خورد بانگ مغز پردازش

کریم اوست که صد جام اگر دهد چون خم

چنان دهد که نگردد بلند آوازش

سر جدال به صیاد پیشه ای دارم

که سنگ، سینه کبک است پیش شهبازش

زخون کبک، بدخشان شده است سینه کوه

هنوز تشنه خون است چنگل بازش

کلاه گوشه به خورشید و ماه می شکند

کسی که خامه صائب کند سرافرازش

 
 
 
مولانا

ندا رسید به عاشق ز عالم رازش

که عشق هست براق خدای می‌تازش

تبارک الله در خاکیان چه باد افتاد

چو آب لطف بجوشید ز آتش نازش

گرفت شکل کبوتر ز ماه تا ماهی

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
حسین خوارزمی

دلی که عشق حقیقی کند سرافرازش

سزد که باز نگوید به هیچکس رازش

دلا دو دیده بدوز و بغیر شه منگر

اگر ز غیرت او واقفی و از نازش

اگر سواره عشقی و طالب معراج

[...]

اهلی شیرازی

همای همت من آنچنان رمید از خلق

که گر بعرش در افتد مجال پروازش

ز آفتاب چنان بگذرد هم از دهشت

که ذره یی نفتد سایه بر زمین بازش

صائب تبریزی

به عزم صید چنان گرم خاست شهبازش

که خنده در دهن کبک سوخت پروازش

بیدل دهلوی

دلی که گردش چشم تو بشکند سازش

به ذوق سرمه شدن خاک لیسد آوازش

به هر زمین‌ که خرام تو شوخی انگیزد

چمن به خنده نگیرد غبار گلبازش

به محفلی‌ که نگاهت جنون‌ کند تعمیر

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه