بخش ۹۷ - مثل دوبین همچو آن غریب شهر کاش عمر نام کی از یک دکانش به سبب این به آن دکان دیگر حواله کرد و او فهم نکرد کی همه دکان یکیست درین معنی کی به عمر نان نفروشند هم اینجا تدارک کنم من غلط کردم نامم عمر نیست چون بدین دکان توبه و تدارک کنم نان یابم از همه دکانهای این شهر و اگر بیتدارک همچنین عمر نام باشم ازین دکان در گذرم محرومم و احولم و این دکانها را از هم جدا دانستهام
گر عمر نامی تو اندر شهر کاش
کس بنفروشد به صد دانگت لواش
چون به یک دکان بگفتی عمرم
این عمر را نان فروشید از کرم
او بگوید رو بدان دیگر دکان
زان یکی نان به کزین پنجاه نان
گر نبودی احول او اندر نظر
او بگفتی نیست دکانی دگر
پس زدی اشراق آن نااحولی
بر دل کاشی شدی عمّر علی
این ازینجا گوید آن خباز را
این عمر را نان فروش ای نانبا
چون شنید او هم عمر نان در کشید
پس فرستادت به دکان بعید
کین عمر را نان ده ای انباز من
راز یعنی فهم کن ز آواز من
او همت زان سو حواله میکند
هین عمر آمد که تا بر نان زند
چون به یک دکان عمر بودی برو
در همه کاشان ز نان محروم شو
ور به یک دکان علی گفتی بگیر
نان ازینجا بیحواله و بیزحیر
احول دو بین چو بیبر شد ز نوش
احول ده بینی ای مادر فروش
اندرین کاشان خاک از احولی
چون عمر میگرد چون نبوی علی
هست احول را درین ویرانه دیر
گوشه گوشه نقل نو ای ثم خیر
ور دو چشم حقشناس آمد ترا
دوست پر بین عرصهٔ هر دو سرا
وا رهیدی از حوالهٔ جا به جا
اندرین کاشان پر خوف و رجا
اندرین جو غنچه دیدی یا شجر
همچو هر جو تو خیالش ظن مبر
که ترا از عین این عکس نقوش
حق حقیقت گردد و میوهفروش
چشم ازین آب از حول حر میشود
عکس میبیند سد پر میشود
پس به معنی باغ باشد این نه آب
پس مشو عریان چو بلقیس از حباب
بار گوناگونست بر پشت خران
هین به یک چون این خران را تو مران
بر یکی خر بار لعل و گوهرست
بر یکی خر بار سنگ و مرمرست
بر همه جوها تو این حکمت مران
اندرین جو ماه بین عکسش مخوان
آب خضرست این نه آب دام و دد
هر چه اندر وی نماید حق بود
زین تگ جو ماه گوید من مهم
من نه عکسم همحدیث و همرهم
اندرین جو آنچ بر بالاست هست
خواه بالا خواه در وی دار دست
از دگر جوها مگیر این جوی را
ماه دان این پرتو مهروی را
این سخن پایان ندارد آن غریب
بس گریست از درد خواجه شد کئیب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به مکالمهای در شهر کاشان اشاره میکند که در آن فردی به نام عمر به خرید نان میپردازد. عمر از یک نانوا میخواهد نان را به او بدهد و نانوا با کرم به او نان میدهد. اما داستان به جایی میرسد که وقتی عمر از دکان اول میرود، نانوا او را به دکانهای دیگر میفرستد و وضعیت را دشوار میکند.
شاعر به تضاد در زندگی مردم و نابرابریهای اجتماعی اشاره میکند و میگوید که آدمها باید بر اساس توجه و بینش خود به جهان و واقعیتها نگاه کنند. در نهایت، به زیبایی و حقیقت اشاره میکند و هشدار میدهد که چگونه نباید به ظاهر و وعدههای فریبنده اعتبار کرد. در این شعر، تأکید بر درک عمیق از زندگی و دوری از ظواهر است.
هوش مصنوعی: اگر نام تو در این شهر باقی بماند، هیچ کس نمیتواند به قیمت زیاد، لواش (نان) تو را بفروشد.
هوش مصنوعی: وقتی به یک فروشگاه گفتم که عمرم را به این عمر خریدهام، نانفروش از روی لطف و بزرگواری با من رفتار کرد.
هوش مصنوعی: او میگوید که من دیگر به هیچ دکانی نمیروم، چرا که از یک نان میتوانم بیشتر از پنجاه نان به دست بیاورم.
هوش مصنوعی: اگر احول (کسی که دچار نقص یا کمبود است) در نظر او وجود نداشت، میگفتی که هیچ فروشگاه دیگری وجود ندارد.
هوش مصنوعی: تو با نور اشراق خود، آن ناامیدی را از دل براندی و همچون عمر علی، با شرافت و بزرگی درخشیدی.
هوش مصنوعی: این شخص از آنجا به نانوا میگوید: "این عمر من همچون نانی است که تو میفروشی."
هوش مصنوعی: زمانی که او خبر را شنید، تصمیم گرفت که نان را بگیرد. سپس تو را به یک فروشگاه دور فرستاد.
هوش مصنوعی: ای دوست، عمر کوتاه را با دانایی و آگاهی پر کن؛ یعنی از صدای من بفهم که چه میگویم.
هوش مصنوعی: او از آن سو تلاش و کوشش میکند که بداند عمر به پایان نزدیک شده و حالا وقت آن است که به فکر نانی برای روزی خود باشد.
هوش مصنوعی: وقتی عمر خود را تنها در یک جا سپری کردی، بهتر است از زندگی و امکانات دیگر بهرهمند نشوی و خود را از نعمتها محروم کنی.
هوش مصنوعی: اگر به یک مغازه بگویی که نان بگیر و نیازی به برگه یا زحمت دیگری نیست، میخواهی نشان دهی که گاهی اوقات میتوان به سادگی و بدون دردسر چیزی را دریافت کرد.
هوش مصنوعی: این بیت به وضوح به فردی اشاره دارد که از زیباییها و لذایذ زندگی دور شده و به بیحالی و ناکامی دچار شده است. او حالتی از ناامیدی و سرخوردگی دارد و به مادرش اشاره میکند که این وضعیت را ببیند. به کلی میتوان گفت، این شعر به احساس ناتوانی و افسردگی اشاره دارد که باعث میشود شخص نتواند از زیباییهای زندگی لذت ببرد.
هوش مصنوعی: در این کاشان، خاک از روزگار همچون عمر میچرخد و میگذرد، مانند حضرت علی.
هوش مصنوعی: در این ویرانه قدیمی، احوال کسی وجود دارد که در هر گوشهاش داستانی نو و پر از مفهوم دارد.
هوش مصنوعی: اگر دو چشمی که حق را میشناسند به دیدن تو بیایند، در هر دو جهان عشق تو را خواهند دید.
هوش مصنوعی: شما از انتقال یا جابهجایی در این کاشان که پر از ترس و امید است، آزاد هستید.
هوش مصنوعی: در این فضا، اگر گل یا درختی دیدی، مانند هر جای دیگر، نباید به خیال آن اعتماد کنی.
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که تو از طریق این تصاویر و نشانههای حقایق، به درک و حقیقت واقعی میرسی و به نوعی به یک نتیجه و ثمرهای برای خود دست پیدا میکنی.
هوش مصنوعی: چشم از این آب به واسطهٔ حرارت میبیند و تصویرها را در خود منعکس میکند، به گونهای که در نهایت سدی پر میشود.
هوش مصنوعی: پس جایگزین آب، باغی را تصور کن و از حبابها عریانی نخواهی داشت؛ مانند بلقیس.
هوش مصنوعی: بارهای مختلفی بر دوش الاغها است، پس مراقب باش که این الاغها را نرنجانی.
هوش مصنوعی: برخی افراد در زندگی خود با نعمتها و ثروتهای فراوانی روبهرو هستند، در حالی که دیگران با مشکلات و نواقص دست و پنجه نرم میکنند.
هوش مصنوعی: در تمام جویها، تو این حکمت را منتشر نکن، بلکه در این جوی، ماه را ببین و نامش را نبر.
هوش مصنوعی: این آب از جنس آب حیات است و نه آب معمولی که برای حیوانات باشد. هر چیزی که در آن وجود دارد، حقیقت و واقعیّت است.
هوش مصنوعی: در این بیت، شاعر به زبانی نرم و زیبا میگوید که من ماه هستم و اهمیت خاصی دارم. من یک تصویر نیستم، بلکه حقیقتی زنده و گویای خودم هستم که با دیگران در ارتباطم. وجود من و داستانهای من به هم پیوستهاند و درواقع من بخشی از یک روایت بزرگتر هستم.
هوش مصنوعی: در این فضا، هر کسی که در تلاش باشد، میتواند به موفقیت دست یابد. مهم نیست که در کجا قرار دارد یا چه موقعیتی دارد، با کوشش و تلاش میتواند به ارتفاعات بالاتر برسد.
هوش مصنوعی: این جوی را از دیگر جریانها مگیر، چون این نور را از ماهرو نسان میدهد.
هوش مصنوعی: این سخن هیچگاه به پایان نمیرسد؛ آن دیوانه (غریب) بارها به خاطر درد و رنجی که دارد، گریسته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.