بخش ۲۱۹ - تفسیر این خبر کی مصطفی علیه السلام فرمود لا تفضلونی علی یونس بن متی
گفت پیغامبر که معراج مرا
نیست بر معراج یونس اجتبا
آن من بر چرخ و آن او نشیب
زانک قرب حق برونست از حسیب
قرب نه بالا نه پستی رفتنست
قرب حق از حبس هستی رستنست
نیست را چه جای بالا است و زیر
نیست را نه زود و نه دورست و دیر
کارگاه و گنج حق در نیستیست
غرهٔ هستی چه دانی نیست چیست
حاصل این اشکست ایشان ای کیا
مینماند هیچ با اشکست ما
آنچنان شادند در ذل و تلف
همچو ما در وقت اقبال و شرف
برگ بیبرگی همه اقطاع اوست
فقر و خواریش افتخارست و علوست
آن یکی گفت ار چنانست آن ندید
چون بخندید او که ما را بسته دید
چونک او مبدل شدست و شادیش
نیست زین زندان و زین آزادیش
پس به قهر دشمنان چون شاد شد
چون ازین فتح و ظفر پر باد شد
شاد شد جانش که بر شیران نر
یافت آسان نصرت و دست و ظفر
پس بدانستیم کو آزاد نیست
جز به دنیا دلخوش و دلشاد نیست
ورنه چون خندد که اهل آن جهان
بر بد و نیکاند مشفق مهربان
این بمنگیدند در زیر زبان
آن اسیران با هم اندر بحث آن
تا موکل نشنود بر ما جهد
خود سخن در گوش آن سلطان برد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۳ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.