گنجور

 
مشتاق اصفهانی

به رنگ ذره‌ام سرگرم مهر عالم‌افروزی

که ممکن نیست هرگز با کسی آرد به شب روزی

خوشم با ناله گرمی که خیزد از رگ جانم

که دارد نغمه این ساز در عشقت عجب سوزی

تو اسباب طرب کن جمع کز عشق تو ما را بس

دل کالفت فراهم آوری جان غم‌اندوزی

نخواهم نور شمع و پرتو مه بی‌رخت شب‌ها

کز آه گرم خود دارم چراغ محفل‌افروزی

محبت این دبستان را بود آن مرشد کامل

که پیر عقل باشد پیش او طفل نوآموزی

به خون دانی چرا در صیدگاه دلبران غلتم

گر از شست نگاهی خورده باشی تیر دلدوزی

ز بی‌اقبالیم مشتاق خار گل‌رخان دایم

دریغ از طالع فرخنده‌ای و بخت فیروزی

 
 
 
قطران تبریزی

به پیروزی شدی شاها که بازآیی به پیروزی

سر هرکس تو افرازی دل هرکس تو افروزی

امیران چون شب تارند و تو ماننده روزی

نگردد از تو هرگز دور بهروزی و پیروزی

به رسم خسروان باشی و کین راستان توزی

[...]

امیرخسرو دهلوی

هوس پخته ست این پروانه بهر خویشتن سوزی

بیا و خانه روشن کن ز بهر مجلس افروزی

چه آتش می زنی زینسانم، ای دور از تو چشم بد

دل و جان است آخر نی سپند است این که می سوزی

گر از بی مهری چشمت گله کردم بنامیزد

[...]

سلمان ساوجی

ز سودای رخ و زلفش، غمی دارم شبانروزی

مرا صبح وصال او، نمی‌گردد شبی روزی

نسیم صبح پیغامی به خورشیدی رسان از ما

که با یاد جمال او، شب ما می‌کند روزی

بجز از سایه سروش، مبادم هیچ سرسبزی!

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از سلمان ساوجی
حافظ

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن

که قارون را غلط‌ها داد سودای زراندوزی

ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعل است

[...]

نسیمی

وصالت عمر جاوید است و بخت سعد و فیروزی

مبارک صبح و شام آن، که شد وصل تواش روزی

بیا ای رشک ماه و خور! شبی با ما به روز آور

که داد اندیشه زلفت شبم را صورت روزی

مکن دعوت به شبخیزی و تسبیح، ای خرد ما را

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه