گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
مشتاق اصفهانی

گه مهر گویم گه مهت گه زهره گاهی مشتری

اما چو نیکو بنگرم تو از همه بالاتری

هر عضوت از عضو دگر باشد بسی زیبنده‌تر

نبود به این خوبی بشر حوری ندانم یا پری

ای رشک زیبامنظران برقع ز رخ کن بر کران

گردند تا صورتگران شرمنده از صورتگری

از دادخواهان بشنوی هر سو فغان هر جا روی

در بر قبای خسروی بر سر کلاه سروری

ای گوهر سنگین‌بها عالم خریدارت چو ما

اما کسی داند کجا قدر گهر چون گوهری

ای برده دل‌ها سربسر حال دلم یکره نگر

تا چند باشی بی‌خبر از راه و رسم دلبری

مژگان خونریزت عیان مردم‌کشست اما نهان

چشمت بود با مردمان در عین مردم‌پروری

مشتاق همچون نقش پا در رهگذارت کرد جا

اما تو از راه وفا هرگز به سویش نگذری

 
 
 
مولانا

فصل بهاران شد ببین بستان پر از حور و پری

گویی سلیمان بر سپه عرضه نمود انگشتری

رومی‌رخان ماه‌وش زاییده از خاک حبش

چون نومسلمانان خوش بیرون شده از کافری

گلزار بین گلزار بین در آب نقش یار بین

[...]

مشاهدهٔ ۴ مورد هم آهنگ دیگر از مولانا
سعدی

آخر نگاهی باز کن وقتی که بر ما بگذری

یا کبر منعت می‌کند کز دوستان یاد آوری

هرگز نبود اندر ختن بر صورتی چندین فتن

هرگز نباشد در چمن سروی بدین خوش منظری

صورتگر دیبای چین گو صورت رویش ببین

[...]

حکیم نزاری

ترک من و آشوبِ دل خاتونِ ماه خاوری

بُغناق برگیر و بنه بر سر کلاه کافری

بر دوش زلفت چون زره بگشاده از ابرو گره

برده ز هفت اختر فره بسته قبایِ ششتری

بار و برت سیب و عنب نوشینْ دهان تریاکْ لب

[...]

امیرخسرو دهلوی

ای چهرهٔ زیبای تو رشکِ بتانِ آزری

هر چند وصفت می‌کنم، در حسن از آن زیباتری

هرگز نیاید در نظر نقشی ز رویت خوبتر

شمسی ندانم یا قمر، حوری ندانم یا پری

آفاق را گردیده‌ام، مهر بتان ورزیده‌ام

[...]

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه