ای که با اهل هوس نرد وفا باختهای
منم آن مهره که در ششدرم انداختهای
محفلافروز جهانی تو که داری چون شمع
رخ افروختهای و قد افراختهای
یکره ار جلوه کند سرو تو در باغ وگر
آشیان بر سر سروی ننهد فاختهای
طرفه حالیست که عشاق سپاه تو و تو
هرنفس بر صفشان توسن کین تاختهای
دل مشتاق به خون میتپد از غیرت باز
پی قتل که دگر تیغ جفا آختهای
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان احساسات عاشقانه و حسرت شخصی میپردازد که به عشق خود وابسته است. شاعر به فردی اشاره میکند که با اهل هوس ارتباط دارد و خود را مهرهای در دستان او میسازد. او از زیبایی و درخشندگی معشوق میگوید که مانند شمعی در محفلها میدرخشد. شاعر همچنین به حسادت و غیرت دل عاشق اشاره میکند که او را به سمت انتقام از جفاها میکشاند. به طور کلی، این شعر غیورانه و عاشقانه، درگیریهای احساسی و دشواریهای عشق را به تصویر میکشد.
هوش مصنوعی: ای کسی که با دلباختگان عشق، پیمان وفا بستهای، من همان مهرهای هستم که در بازی تو، به ششدر (دستگاه شش درج) پرتاب شدهام.
هوش مصنوعی: ای کسی که در محفلها نورافشانی میکنی و همچون شمعی درخشان و سر به افراز، جلوهگری میکنی.
هوش مصنوعی: اگر زیبایی سرو تو در باغ نمایان شود، حتی اگر فاختهای بر سر سروی nest نکند.
هوش مصنوعی: عشق و علاقهمندان تو مانند سپاهی هستند و تو هر لحظه به آنها حملهای از طرف خودت میکنی.
هوش مصنوعی: دل شوری دارد و از حس غیرت به شدت میتپد، به خاطر اینکه قاتل دیگری با شمشیر ظلم به جان آمده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای که شمشیر جفا بر سر ما آختهای
دشمن از دوست ندانسته و نشناختهای
من ز فکر تو به خود نیز نمیپردازم
نازنینا تو دل از من به که پرداختهای
چند شبها به غم روی تو روز آوردم
[...]
جز غم عشق بهر چیز که در ساختهای
حیف و صد حیف از آن عمر که در باختهای
چهره را صیقلی از آتشِ می ساختهای
خبر از خویش نداری که چه پرداختهای
ای بسا خانهٔ تقوی که رسیدهست به آب
تا ز منزل عرقآلود برون تاختهای
در سرِ کوی تو چندان که نظر کار کند
[...]
ای نفس مایه درین عرصه چه پرداختهای
نقد فرصت همه رنگست و تو در باختهای
صفحه آتش زدهای ناز چراغان چه بلاست
تا به فهم پر طاووس رسی فاختهای
کاش از آینه کس گرد سراغت یابد
[...]
زابروان تیغِ دوسَر بر مه و مهر آختهای
رتبهٔ خود چه توان کرد که نشناختهای
هیچکس راه نبرده که کجا منزل تست
چون کلیسا و حرم هردو بپرداختهای
گفتی ای عقل که با عشق کنم ساز نبرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.