خونم نریزد، آن غمزهٔ مشکل
صیاد زیرک، من صید غافل
از قرب جانان، ما را چه حاصل
بحرش در آغوش، لب تشنه ساحل
خیزد چه در عشق، از دست و پایی
کان مانده بر سر، این رفته در گل
خنجر کشیده، حشمت ز مژگان
جانها تپیده، در خون چو بسمل
مجنون زمینگیر، از ناتوانی
افتاده هر گرد، دنبال محمل
صد کشته هر سو، در خون تپیده
نه تیغ بیداد، نه دست قاتل
درماندهام سخت، در کار عشقت
هم ناخنم سست، هم عقده مشکل
خوش آنکه گیرم، تنگش در آغوش
بر گردن او، دستم حمایل
نادیده پویم، ره تا کدامست
پشتم به مقصود، یا رو به منزل
خاموش مشتاق، کز نالهات کشت
روحانیان را در خون تپان دل
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
خورشید خراسان و خدیو زابل
از نخشب و کش بهار گردد کابل
غل بر یبغو نهاد و پل بر جیحون
جیحون به پل دارد و یبغوی به غل
پرسید کسی منزل آن مهر گسل
گفتم که: دل منست او را منزل
گفتا که: دلت کجاست؟ گفتم: بر او
پرسید که: او کجاست؟ گفتم: در دل
من آن توام تو آن من باش ز دل
بستاخی کن چرا نشینی تو خجل
گر جرم همه خلق کنم پاک بحل
در مملکتم چه کم شود؟ مشتی گل
گر خواهی ، ازین حشمت والا بمثل
بر تارک خورشید نهی پای محل
مر جاه ترا خدای ما ، عزوجل
جاوید رقم ز دست بر لوح ازل
گویند مرا بهجر آن ماه چگل
برنه ز شکیب و صبر زنجیر بدل
زنجیر بدل چه سود از صبر که هست
زلفین چو زنجیرش زنجیر گسل
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.