دلم کز آتش جانسوز غم نخواهد ماند
بمن نماند و بدلدار هم نخواهد ماند
بساز با لب خشک و نه قطره جوی نه بحر
که در محیط جهان بیش و کم نخواهد ماند
حذر ز آتش آهم که افکند کز تاب
به بحر در جگر بحرنم نخواهد ماند
بمحفل تو عزیزان چنین شوند ارخار
کسی ز محترمان محترم نخواهد ماند
اگر شوند ز رنج وجود آگه کیست
که تا ابد بدیار عدم نخواهد ماند
به دست داغ تو وین داغ سوزدم که درم
همیشه در کف صاحب درم نخواهد ماند
ز شادی و غم غیر و تو نیست غم مشتاق
همیشه شادی و پیوسته غم نخواهد ماند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این اشعار به موضوع درد و رنج ناشی از عشق و غم میپردازد. او بیان میکند که هیچچیز در این دنیا پایدار نیست و همه چیز به مرور زمان از بین میرود. از جمله آتش غم، شادیها و غمها که همگی موقتی هستند. او به نکتهای اشاره میکند که حتی عزیزان نیز در نهایت در این محفل از بین میروند و هیچکس برای همیشه نخواهد ماند. در نهایت، شاعر به این نتیجه میرسد که همه چیز در زندگی زودگذر است و هیچ چیز در دست ما نمیماند.
هوش مصنوعی: دل من از افکار و احساسات آتشین ناشی از غم و اندوه به تنگ آمده است و دیگر تاب تحمل این درد را ندارد. این ناراحتی نه تنها من را ترک خواهد کرد، بلکه به کسی که به او وابستهام نیز آسیبی نخواهد زد.
هوش مصنوعی: با لب خشک و بدون آب، کار خود را بساز، نه با یک قطره آب نه با دریا، زیرا در دنیا چیزی پایدار نیست و همه چیز زودگذر است.
هوش مصنوعی: از شعلههای آتش آه من بپرهیز، چرا که این شعله به شدت از گرما میسوزد و اگر به دل دریا بیفتد، دیگر از نیرویی که دارد، چیزی در دل دریا نمیماند.
هوش مصنوعی: در جمع تو عزیزان، اگر کسی از محترمان به بدی رفتار کند، دیگر هیچ یک از محترمان ارزش و احترام نخواهند داشت.
هوش مصنوعی: اگر کسانی از درد و رنجی که دارند آگاه شوند، چه کسی میتواند ضمانت کند که برای همیشه در این دنیا باقی خواهد ماند؟
هوش مصنوعی: به خاطر داغی که از تو بر دلم نشسته، دلی را سوزاندهام که همیشه تحت اختیار و در دست کسی نخواهد بود که در اختیارش دارم.
هوش مصنوعی: غم و شادی تنها به خاطر تو وجود دارد، زیرا کسی که مشتاق است همیشه در جستجوی شادی است و غم نمیتواند برای همیشه باقی بماند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
رسید مژده که ایامِ غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
من ار چه در نظرِ یار خاکسار شدم
رقیب نیز چنین محترم نخواهد ماند
چو پرده دار به شمشیر میزند همه را
[...]
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند چنین نیز هم نخواهد ماند
نشان پوشی و نقش علم نخواهد ماند
نماند بندقی و ریشه هم نخواهد ماند
بپوستین توانگر حسد مبر درویش
[...]
رسید مژده که ایام غم نخواهد ماند
چنان نماند و چنین نیز هم نخواهد ماند
پیام مهدی هادی رسید خوش باشید
که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند
شب فراق بسازید با ستمکاران
[...]
نه از جفای تو زیبا صنم نخواهد ماند
همی صنم که صنم خانه هم نخواهد ماند
پیالهکش که لب جام این سخن دارد
ببزم جم که جم و جام جم نخواهد ماند
بدین صفت که ره کفر و دین بغمزه زنی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.