گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
محتشم کاشانی

صورت به این لطافت سیرت به این نکوئی

در جسم پاک حور است روح فرشته گوئی

بستست خطش از نو دیباچه‌ای که گویا

هست آیت نخستین از مصحف نکوئی

گر کار خوبی از پیش رفتی به محض صورت

می‌کرد نقش دیوار دعوی خوب روئی

شغل طبیعت اوست در عین خشم و اعراض

زان نرگس سخن گو دزدیده عذر گوئی

در کامیابی توست سعی از تو بیش ما را

در قتل ماچه لازم چندین بهانه جوئی

در جستجوی ما نیست هیچت تعلل اما

گاهی که جمع گردید اسباب تندخوئی

بوی بهشت دارد این باغ اگرچه حالا

در وی مشام جان راست وقت بنفشه بوئی

در پاکدامنی‌ها دخلی ندارد اما

مانند خرقه پوشان دامان خرقه شوئی

هان محتشم درین راه سر نه که سالکان را

مشکل بود به این پا راه نیاز پوئی

 
 
 
فانوس خیال: گنجور با قلموی هوش مصنوعی
انوری

ای خوبتر ز خوبی نیکوتر از نکویی

بدخو چرا شدستی آخر مرا نگویی

در نیکویی تمامی در بدخویی بغایت

یارب چه چشم زخمست خوبیت را نکویی

گه دوستی نمایی گه دشمنی فزایی

[...]

ادیب صابر

ای طره های خوبان از نافه تو بویی

هژه هزار عالم در عرصه تو گویی

چون شمع جمله دادی پروانه غمت را

وانگه ز تو ندیده پروانه هیچ رویی

حسن هزار لیلی از گلبن تو رنگی

[...]

عطار

ای آفتاب رویت از غایت نکویی

افزون ز هرچه دانی برتر ز هرچه گویی

گر نیکویی رویت یک ذره رخ نماید

دو کون مست گردد از غایت نکویی

یارب چه آفتابی کاندر دو کون هرگز

[...]

سراج قمری

ای طره‌های خوبان، از نافهٔ تو بویی

هجده‌هزار عالم، در عرصهٔ تو گویی

چون شمع، جمله رویی در بزمگاه دل‌ها

وانگه ز تو ندیده، پروانه هیچ رویی

ای دست غیرت تو، در چارسوی عشقت

[...]

امیرخسرو دهلوی

ای باد صبح گاهی، خه از کدام سویی؟

وی بوی مهربانی، وه از کدام بویی؟

گر چه غمت به خونم تعویذ می نویسد

تعویذ جانت سازم، ای آیت نکویی

پنهان مشو ز دلها، آتش زن آشکارا

[...]

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از امیرخسرو دهلوی
مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه