او کشیده خنجر و من جامه جان کرده چاک
رایاو قتل منست و من برای او هلاک
زان رخم حیران آن صانع که پیدا کرده است
آتش خورشید پرتو ز امتزاج آب و خاک
دی به آن ماه عجم گفتم فدایت جان من
گفت نشنیدم چه گفتی گفتمش روحی فداک
از غم مرگ و عذاب قبر آزادم که هست
قتل من از دست یار و خاک من در زیر تاک
بوالعجب دشتی است دشت حسن کز نازک دلی
آهوان دارند آنجا خوی شیر خشمناک
جنبش دریای غم در گریه میآرد مرا
میزند طوفان اشگ من سمک را برسماک
محتشم هرچند گردیدم ندیدم مثل تو
خیره طبعی بی حد از کافر دلی بیترس و باک
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است از شاعر بزرگ ایرانی که در آن به طور عمیق و احساسی به عشق و درد ناشی از جدایی از معشوق میپردازد. شاعر با بیان تصاویری زیبا و احساسات شدید خود، از مرگ و عذاب قبر آزاد میشود و ارتباط خود با محبوب را مهمتر از زندگیش میداند. او در توصیف معشوقش به ویژگیهای زیبایی و خاص بودن او اشاره میکند و در نهایت به این حقیقت میرسد که هرچند در دنیا افراد زیادی وجود دارند، اما هیچکس مانند محبوبش نیست. شاعر به نوعی از محبت و عشق خود به معشوق به شکلی عمیق و زیبا سخن میگوید.
هوش مصنوعی: او شمشیری به دست گرفته و من جانم را که به لباس تشبیه کردهام پاره کردهام. او در حال کشتن من است و من به خاطر او آمادهی فنا هستم.
هوش مصنوعی: از چهرهام، آن هنرمند حیرتزده شده که توانسته آتش خورشید را از ترکیب آب و خاک به وجود آورد.
هوش مصنوعی: در روز گذشته به آن ماه زیبای غیر ایرانی گفتم که جانم فدای تو باد. او در پاسخ گفت که نشنیدم چه گفتی. من دوباره گفتم که جانم فدای توست.
هوش مصنوعی: من از غم مرگ و عذاب قبر رهایی یافتهام، زیرا کشته شدنم به دست معشوق است و خاک من زیر سایهی تاک قرار دارد.
هوش مصنوعی: در کنار دشت زیبا و دلانگیز، آهوانی زندگی میکنند که با وجود نازکدلی و ظرافت خود، از خشم و قدرت شیرها هم میترسند.
هوش مصنوعی: موجهای غم در دل من طوری میلرزد که احساس میکنم در حال غرق شدن در اشکهای خودم هستم. این طوفان آزاردهنده، مرا به شدت تحت تاثیر قرار داده و حالتی از غم و اندوه در وجودم به وجود آورده است.
هوش مصنوعی: محتشم، هرچند به فراوانی دیدم، هیچکس را مانند تو نیافتم که با این قدرت خلاقیت و طبع بینظیر، بیهیچ ترس و دلهرهای از دل کافران، به آفرینش بپردازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
با دو سه بوسه رها کن این دل از درد خناک
تا به من احسانت باشد، احسن الله جزاک
جان عاشق چون بود از آرزوی طبع پاک
دامن معشوق اگر آلایشی دارد چه باک
حاش لله چون رسد معشوق ما دامن کشان
دامنش زان پاکتر باشد که ما گوییم پاک
صفوت و پاکیزگی لازم بود خورشید را
[...]
نیست غم، گر شد گریبان من از غم چاک چاک
سینهام چاک است، از چاک گریبان خود چه باک؟
میکشی بر غیر تیغ و میکشی از غیرتم
از هلاک دیگران بگذر، که خواهم شد هلاک
نیست جان را با تن پاک تو اصلا نسبتی
[...]
هرکه در خاک لحد خوابد ازین مینشه ناک
ایزدش مست می غفران برانگیزد ز خاک
تا زند بخیه درزی چالاک
آنچه بر یوسف از قفا شد چاک
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.