گنجور

 
میلی

از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم

همه نزدیکتر از من به تو و من سوزم

نوگلی هر شرر آتشم آید به‌نظر

شب که با یاد تو در گوشه گلخن سوزم

ننگرم جانب گل کز غم روی تو مباد

بر کشم آهی و در آتش گلشن سوزم

گرمی آه شرربار من ای خصم ببین

بر حذر باش ازین آتش دشمن سوزم