از تو ای شمع، من سوخته خرمن سوزم
همه نزدیکتر از من به تو و من سوزم
نوگلی هر شرر آتشم آید بهنظر
شب که با یاد تو در گوشه گلخن سوزم
ننگرم جانب گل کز غم روی تو مباد
بر کشم آهی و در آتش گلشن سوزم
گرمی آه شرربار من ای خصم ببین
بر حذر باش ازین آتش دشمن سوزم