از جا دلم به جلوه حیرتفزا مبر
جا در دلم بگیر و دلم را ز جا مبر
تا بشنود حدیث ملالآور ترا
قاصد، پیام ما ببر و نام ما مبر
بیگانه کردم از تو به صد حیله خویش را
بازم ز ره به یک نگه آشنا مبر
دارد هوای بزم رقیب، آفتاب من
ای شوق، همچو سایه مرا از قفا مبر
هر دم دلا مگو که مرا درد او دواست
نادردمند! این هم نام دوا مبر
میلی چنین که بر جا بر او کرده مدعی
بیهوده رنج در طلب مدعا مبر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
منشین به شاهد آب رخ پارسا مبر
آیینه صفا به دم بی صفا مبر
دور از طریق تهمت اگر جیب مریم است
دل های پاک معتقدان را ز جا مبر
از کوی چون به جانب خلوت روان شوی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.