ای دلارام روز مار اسپند
دست بی جام لعل می مپسند
خرمی در جهان خرم بین
شادمانی کن و بناز بخند
ز آنکه عدل خدایگان جهان
بیخ جور و نیاز را برکند
شه ملک ارسلان بن مسعود
شاه گیتی گشای دشمن بند
ملک او را سپند سوز ای دوست
کاین بود رسم روز مار اسپند
برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.
ای دلارام روز مار اسپند
دست بی جام لعل می مپسند
خرمی در جهان خرم بین
شادمانی کن و بناز بخند
ز آنکه عدل خدایگان جهان
بیخ جور و نیاز را برکند
شه ملک ارسلان بن مسعود
شاه گیتی گشای دشمن بند
ملک او را سپند سوز ای دوست
کاین بود رسم روز مار اسپند
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دیوه هر چند کابرشم بکند
هرچه آن بیشتر به خویش تند
بر سر باد تند و موج بلند
تا بیک آبخوستشان افکند
نرسد دست من به چرخ بلند
ورنه بگشادمیش بند از بند
قسمتی کرد سخت ناهموار
بیش و کم در میان خلق افکند
این نیابد همی به رنج پلاس
[...]
ای سنایی! ز جسم و جان تا چند؟
برگذر زین دو بینوا در بند
از پیِ چشمزخمِ خوشچشمی
هر دو را خوش بسوز همچو سپند
چه کنی تو ز آب و آتش یاد
[...]
ای بعزم تو فتح را پیوند
پست با همت تو چرخ بلند
خان عادل تویی و از عدلت
هست چون خلد عدن خطبه چند
دین حق را کمالی و مرساد
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.