شمارهٔ ۱۸ - رشن روز
روز رشن است ای نگار دلربای
شاد بنشین و به جام می گرای
تا توانی هیچ یک ساعت مباش
بی می شادی فزای غمزدای
می خور و در ساز گیتی دل مبند
ساز گیتی خود همی سازد خدای
امر سلطان جهان دارد جهان
ملک سلطان را جهان دارد به پای
آنکه هستش نام شاه و شیر و هست
دولت او را پیشکار و رهنمای
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...