ماهوک در میان چو در گردد
مجلس از خرمی دگر گردد
طقطق پای او چو برخیزد
شادی و لهو در هم آمیزد
بس نشاطی و مجلسی طیبی است
عیش را و نشاط را سببی است
مادر قحبه را نکو خلف است
روسپی زاده را نکو علف است
نرخری گر به پشت ماده خری
بر جهد و افتدش بر او نظری
باز ماند دو دست او از کار
آب گیرد دهانش در شلوار
بوالفضایل بر او نهد دیده
راست چون مردمان نادیده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره شادی و خوشی در یک مجلس است که با ورود فردی خاص به نام ماهوک، جو مجلس تغییر میکند و فضایی از نشاط و سرگرمی حاکم میشود. همچنین به وضعیتهای طنزآمیز و ناپسند اشاره میکند و به نوعی انتقاد از جامعه و رفتارهای نادرست دارد. شاعر با زبانی کنایهآمیز به مشکلات و مسائلی اجتماعی مانند فقر و بدبختی نیز اشاره میکند. در کل، اثر به بیان شادی و غمهای زندگی و تضادهای آن میپردازد.
هوش مصنوعی: وقتی ماهی درون آب به جنب و جوش درآید و مجلس را پر از نشاط کند، حال و هوای محیط تغییر میکند و فضای تازهای ایجاد میشود.
هوش مصنوعی: وقتی که او به پا خیزد، شادی و سرگرمی با هم ترکیب میشوند.
هوش مصنوعی: عیش و شادمانی به همراه جمعی خوب و خوشمشرب است و برای شاد زیستن، همیشه دلیلی وجود دارد.
هوش مصنوعی: در این بیت، سخن به نوعی انتقاد از زادگان و نسل کسانی است که در جامعه به نوعی تحت تأثیر شرایط خاص اجتماعی و خانوادگی قرار دارند. به نوعی بیان میکند که خوب یا بد بودن یک فرد میتواند تحت تأثیر محیط و والدینش باشد. همچنین، این بیت حالتی کنایی و تحقیرآمیز نسبت به زادگان افرادی خاص دارد.
هوش مصنوعی: اگر خر نر به پشت مادهاش برود و به او نگاه کند، هر چه بر سرش بیاید، نصیب خودش میشود.
هوش مصنوعی: دستهای او در کارها ناتوان مانده و نمیتواند به خوبی عمل کند، حالا نمیداند چگونه مشکلش را حل کند و در موقعیتی ناخوشایند قرار گرفته است.
هوش مصنوعی: بخاطر ویژگیهای برجسته و فضائلش، مردم به او توجه دارند و او را میبینند، مانند افرادی که دیده نمیشوند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.