گنجور

 
مسعود سعد سلمان

ملکا بنشین بر تخت به کام

می مشکین خور در زرین جام

هیبت سوزان خود خنجر توست

بر مکش خنجر زرین ز نیام

حشمت عدل علایی به جهان

قهرمان تو تمام است تمام

مر تو را چرخ مطیع است مطیع

مر تو را دهر غلام است غلام

مملکت بر تو حلال است حلال

بر همه جز تو حرام است حرام

وآنکه از شاهان جز چاکر توست

در همه عصر کدام است کدام

طالعی داری مسعود به قال

زآنکه تو شاهی مسعود بنام

تا بود تخت تو بر تخت نشین

تا بود ملک تو در ملک خرام

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode