لغتنامهابجدقرآن🔍گوگلوزنغیرفعال شود

گنجور

 
وفایی مهابادی

به خیال تو به هر جای که من می نگرم

می نیاید به جز از گلشن و گل در نظرم

تا گل روی تو آرام و قرارم بربود

به هوایت چو نسیم سحری در به درم

بر سر جان من، ای دوست، دل آزرده مباش

نظری کن که فدای تو بود جان و سرم

عاشق روی توام با همه بی مهری تو

گر به خورشید تماشا بکنم بی بصرم

گر به شاهی شوم، ای مرغ همای سر من!

باز در دست تو چون صعوه ی بی بال و پرم

بسته ی زلف تو گشتم به هوای لب تو

طوطی هندم و در دام بلای شکرم

آتشی در دلم افتاده ندانم ز کجا

این قدر هست کزو سوخته جان و جگرم

حجل از کرده ی خویشم، گله از کس نکنم

من که با این همه نزدیکی او،دورترم

دل و دلبر به چه دل بر شکنم بر سر دل

دل گذارم نتوانم که ز دلبر گذرم

در ره عشق بتان، کشته شدن زنده دلی است

ای خوش آن روز که جان در ره جانان سپرم

دل من مشکن ازان عارض و بالای که من

مرغ گلزار ارم، بلبل شاخ شجرم

برو ای زاهد خودبین ز «وفایی» بگذر

پیش من دام مینداز که مرغی دگرم

 
 
 
گنجور را از دست هوش مصنوعی نجات دهید!
فرخی سیستانی

ای شهی کز همه شاهان چو همی در نگرم

خدمت تست گرامی تر و شایسته ترم

تا همی زنده بوم خدمت تو خواهم کرد

از ره راست گذشتم گر ازین در گذرم

دل من شیفته بر سایه، و جاه و خطرست

[...]

سوزنی سمرقندی

من بیچاره مگر بر رخ آن مه نگرم

که چو در وی نگرم جامه بتن در بدرم

بزبان با سخن او سخن مه نبرم

بر لب او که همی گوید شهد و شکرم

تو دهی بوسه و من خامش بوسه شمرم

[...]

اثیر اخسیکتی

می‌روم از غم عشق تو چنان بی‌خبرم

که ندانم به کجا یا به چه اندیشه درم

همچو روی تو همه کار من آراسته بود

وه، که چون موی تو اکنون همه زیر و زبرم

تیغ هجران تو گر زخم چنین خواهد زد

[...]

کمال‌الدین اسماعیل

ای بزرگی که چو من راه مدیحت سپرم

همه بر شارع اقبال بود رهگذرم

مهر و کین تو نهد قاعدۀ کون و فساد

کرد صدباره ازین منهی فکرت خبرم

چون نهد روی بدین گنبد پیروزه نمای

[...]

نجم‌الدین رازی

عمری است که در راه تو پای است سرم

خاک قدمت بدیدگان میسپرم

زان روی کنون آینه روی توم

از دیده تو بروی تو مینگرم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه