گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
وفایی مهابادی

من که در گوشه کاشانه دلی خوش دارم

پادشاهم دل خویش از چه مشوش دارم

یک طرف نغمه ی نی، یک طرف آوازه ی دف

یک طرف دیده به روی بت مهوش دارم

خلوت دل به خیال رخ و زلف دلبر

هم چو بتخانه ی چین جای منقش دارم

داغم ازحلقه زلف تو به رویت شب و روز

که نسوزم چه کنم؟ نعل در آتش دارم

مطرب خوش نفس و ساقی گل رخ می ناب

چشم بد دور، عجب مجلس بی غش دارم

بنده ی سرو وفادار، منم در عالم

چه کنم جان وفا، روح وفاکش دارم

هر کجا پای «وفایی» است سر آن جا بنهم

این قدر مردم دیوانه نیم، هش دارم