من که در گوشه کاشانه دلی خوش دارم
پادشاهم دل خویش از چه مشوش دارم
یک طرف نغمه ی نی، یک طرف آوازه ی دف
یک طرف دیده به روی بت مهوش دارم
خلوت دل به خیال رخ و زلف دلبر
هم چو بتخانه ی چین جای منقش دارم
داغم ازحلقه زلف تو به رویت شب و روز
که نسوزم چه کنم؟ نعل در آتش دارم
مطرب خوش نفس و ساقی گل رخ می ناب
چشم بد دور، عجب مجلس بی غش دارم
بنده ی سرو وفادار، منم در عالم
چه کنم جان وفا، روح وفاکش دارم
هر کجا پای «وفایی» است سر آن جا بنهم
این قدر مردم دیوانه نیم، هش دارم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
در نهانخانهٔ عِشرت صَنَمی خوش دارم
کز سرِ زلف و رُخَش، نعل در آتش دارم
عاشق و رندم و میخواره، به آواز بلند
وین همه منصب از آن حورِ پری وَش دارم
گر تو زین دست مرا بی سر و سامان داری
[...]
بی تو چون طره تو حال مشوش دارم
همچو زلف تو وطن بر سر آتش دارم
بشکر خنده شیرین لب میگون بگشا
که هوای شکر و باده بی غش دارم
پای بر فرق فلک می نهم از روی شرف
[...]
نیست دل اینکه منِ زارِ بلاکش دارم
از تو در سینه خود پارهای آتش دارم
ساقیا جرعه میْ ده که به امید وصال
درکشم چند دل از هجر جفاکش دارم
روکشا جمعیتم را که من سودایی
[...]
روزه بگذشت و هوای می بیغش دارم
از مه عید و شفق نعل در آتش دارم
هرکه بینی خوشی خود طلبد جز من زار
که بدین ناخوشی خویش عجب خوش دارم
خورده ام تیر تو چون آهو از آن بار دگر
[...]
من نه آنم که دل خویش مشوش دارم
هر کجا ناخوشیی هست به او خوش دارم
گر سگان سر آن کوی کبابی طلبند
پاره سازم دل پر خون و بر آتش دارم
چه بلاها که دل زارم از آن مه نکشید؟
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.