دو هفت سال ریاضت خاک شمزینان
مرید و خانقه و مرد بایزیدم کرد
قضا فکند درین آخرم به دام بتی
به پیش پیر مغان بندهٔ عبیدم کرد
به تیر غمزه و تیغ نگاه و خنجر ناز
امان نداد به یک چشم زد شهیدم کرد
منی که قطب مدار جهان بدم یک دم
مدار قطب پریزاده ای مریدم کرد
هزار شکر «وفایی» باز هاتف غیب
به مژدهٔ کرم خویش پر امیدم کرد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.