دلی که با رخ زلف تو همنشین باشد
مجرد از غم و شادی و کفر و دین باشد
بود ز کفر و ز اسلام بی خبر آن دل
که زلف و روی تواش روز شب قرین باشد
خود ز بهر تفاخر ز خرمن آن کس
که خوشه چین تو بوده است خوشه چین باشد
کجا به ملک سلیمان و خاتمش نگرم
مرا که مملکت فقر درّ نگین باشد
مرا که جنت دیدار در درّ درون دلست
چه التفات بدیدار حور عین باشد
کجا ز لذت دیدار او خبر یابی
ترا که میل به شیر و با انگبین باشد
به پیش دیده ی ما غیر و عین هردو یکیست
نظر بعین کند هر که با یقین باشد
بدوز دیده ز غیر آنگهی بعین نگر
بعین کی نگرد هر که غیر بین باشد
بیا و دیده از مغربی بوان ستان
ببین که هرچه بگفت او چنین، چنین باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شرابِ تلخ هنی تر ز انگبین باشد
به خاصه کز کفِ سروِ سمن سرین باشد
نه در بهشت شراب است و شاهدست اینک
شراب و شاهد ازین خوب تر همین باشد
حریفِ مجلسِ ما بین به نقد و نسیه مگو
[...]
دل شکسته من تا به کی حزین باشد؟
دلا مشو ملول، عاشقی چنین باشد
هزار بار بگفتم که گوشه گیر ای دل
ز چشم او که کمین شیوهاش کمین باشد
حدیث من نشنیدی به هیچ حال و کسی
[...]
نه از خطاست که در ابروی تو چین باشد
تو نازنینی و ناز تو نازنین باشد
قیامتست برآن رخ نقاب زلف،اما
نقاب چون بگشایی قیامت این باشد
بنفشه گر بلطفت شه ریاحینست
[...]
رخت نمونه ی صورت نگار چین باشد
عجب که درهمه چین صورتی چنین باشد
به آستانه ی جنت فرو نیارد سر
سری که بر سر کوی تو برزمین باشد
هوای باغ و تمنای راغ در سر نیست
[...]
حیات من سخنهای دلنشین باشد
غذای من چو صدف گوهر ثمین باشد
به لعل در جگر سنگ آب ورنگ رسید
برای رزق چرا کس دگرغمین باشد
به چشم مور اگر سرمه ای مفت است
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.