نه از خطاست که در ابروی تو چین باشد
تو نازنینی و ناز تو نازنین باشد
قیامتست برآن رخ نقاب زلف،اما
نقاب چون بگشایی قیامت این باشد
بنفشه گر بلطفت شه ریاحینست
به پیش سنبل زلف تو خوشه چین باشد
دوای درد مرا مصلحت نمی بینی
مگر که مصلحت کار من در ین باشد
ز شوق روی تو صوفی روان بر افشاند
بجای دست اگرش جان در آستین باشد
مقیم گوشه خلوت کجا توانم بود؟
مرا که چشم تو از گوشه در کمین باشد
به هرچه کرد نظر قاسمی جمال تو دید
چنین بود نظری کز سر یقین باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در توصیف زیبایی و جذابیت چهره معشوق سروده شده است. شاعر به ابروی معشوق اشاره میکند که چینهای آن نشانه ناز و لطافت اوست. قیامت و زیبایی چهرهاش را با زلف و نقابش مقایسه میکند و از عشق و شوق به او سخن میگوید. همچنین به تاثیر چهره معشوق بر عاشقان و عارفان اشاره میکند و اینکه چگونه عشق او دردها را درمان نمیکند مگر این که خود معشوق بخواهد. در نهایت، شاعر میگوید که دیگر جایی برای آرامش ندارد چرا که نگاه معشوق همیشه در کمین است و باعث پرخوری احساسات او میشود.
هوش مصنوعی: چینهایی که در ابروی تو دیده میشود، نشانه خطا نیست. تو زیبا و نازنین هستی و زیباییات خود به خود ناز و لطافت را به همراه دارد.
هوش مصنوعی: زمانی که زلفهای بوسه زده را کنار میزنی، به زیبایی و شگفتیای میرسی که مانند روز قیامت است. این زیبایی وقتی نمایان میشود که پردهها کنار بروند.
هوش مصنوعی: اگر بنفشه از لطفت خوشبو و زیباست، در برابر سنبل موهای تو مانند خوشه چینی برایش میماند.
هوش مصنوعی: من را درمان نمیکنی مگر اینکه خودت هم در این کار نفعی ببینی.
هوش مصنوعی: از شدت عشق به تو، صوفی خود را به آب و آتش میزند و حتی اگر جانش در دستانش باشد، برای دیدن تو بیپروا میشود.
هوش مصنوعی: نمیتوانم در گوشه تنهایی خود بمانم، چون چشم تو همیشه در کمین من است و به دنبال من میگردد.
هوش مصنوعی: هر چیزی را که نگریستم، زیبایی تو را دیدم. اینگونه بود نظری که از روی یقین داشتم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شرابِ تلخ هنی تر ز انگبین باشد
به خاصه کز کفِ سروِ سمن سرین باشد
نه در بهشت شراب است و شاهدست اینک
شراب و شاهد ازین خوب تر همین باشد
حریفِ مجلسِ ما بین به نقد و نسیه مگو
[...]
دل شکسته من تا به کی حزین باشد؟
دلا مشو ملول، عاشقی چنین باشد
هزار بار بگفتم که گوشه گیر ای دل
ز چشم او که کمین شیوهاش کمین باشد
حدیث من نشنیدی به هیچ حال و کسی
[...]
دلی که با رخ زلف تو همنشین باشد
مجرد از غم و شادی و کفر و دین باشد
بود ز کفر و ز اسلام بی خبر آن دل
که زلف و روی تواش روز شب قرین باشد
خود ز بهر تفاخر ز خرمن آن کس
[...]
رخت نمونه ی صورت نگار چین باشد
عجب که درهمه چین صورتی چنین باشد
به آستانه ی جنت فرو نیارد سر
سری که بر سر کوی تو برزمین باشد
هوای باغ و تمنای راغ در سر نیست
[...]
حیات من سخنهای دلنشین باشد
غذای من چو صدف گوهر ثمین باشد
به لعل در جگر سنگ آب ورنگ رسید
برای رزق چرا کس دگرغمین باشد
به چشم مور اگر سرمه ای مفت است
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.