ازگلستان جنان آمد صبا
جان هر سر در روان آمد صبا
بسکه می گوید ز گل گل در چمن
از نفیر بلبلان آمد صبا
سرو شد خرم بباغ اندر چمن
چون بصحن بوستان آمد صبا
تا گل و بلبل بهم شادی کنند
از برای دوستان آمد صبا
مشک بار آورد هر شاخ شجر
کز دو زلف گلرخان آمد صبا
در شب تاریک پیش زلف یار
رهنمای عاشقان آمد صبا
آتش اندر غنچه صد برگ زد
بر سر آب روان آمد صبا
از صبا بشنید کوهی بوی یار
چون سحر زان آستان آمد صبا
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.