دیده خونبار را دیدار خوبان آرزوست
ذره سرگشته را خورشید تابان آرزوست
تا نسیم آن گل رو یافتم از باد صبح
بلبل روح مرا صحن گلستان آرزوست
باغ حسن گلرخان خرم ز جوی چشم ما است
لعل سیراب بتان را چشم گریان آرزوست
از لب جان بخش ساقی جرعه ای میبایدم
تشنه لب مردیم جانرا آب حیوان آرزوست
تا به بیند ذات و اسماء صفات خویش را
حضرت بیمثل را مرآت انسان آرزوست
تا به بینم صورت جانرا بچشم دل عیان
زان سهی بالا مرا قدی خرامان آرزوست
در هوای دیدن لعل لب یاقوت رنگ
کوهی دیوانه دل را کندن کان آرزوست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا ببیند ذات اسماء و صفات خویش را
حضرت بی مثل را مرآت انسان آرزوست
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.