گنجور

 
کوهی

سرو از قد تو در باغ گل اندام آمد

باده از رنگ لب لعل تو در جام آمد

هست این نقطه پاکیزه به آخر پیوست

گر همه صید شد و دانه شد و دام آمد

جام خورشید بدور تو کشد هر ذره

رحمت خاص تو بر هر دو جهان عام آمد

رفت کوهی ز ابد غایت اسرار ازل

در دل از دلبر جان بخش چو الهام آمد