گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

گر مرا هیچ مرادی پس ازین پیش آمد

حاسدم را ز حسد روز پسین پیش آمد

آنکه در خاطر من غیر ترا داشت گمان

شرم بادش ز خود آن دم که یقین پیش آمد

در خم تست و سر زلف تو، ار جان طلبند

زیر هر سلسله چاه کمین پیش آید

طلب روی تو کردم، شب زلف آمد پیش

آفت کفر، بلی، در ره دین پیش آید

طعنه زد عشق تو بر دل که مرو از این راه

این مثل را که ازان بگذری این پیش آمد

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode