جانا، چو تویی دگر نیاید
مردم ز تو خوبتر نیاید
هم رنگ رخت سمن نگیرد
هم تنگ لبت شکر نیاید
روزی که تو برنخیزی از خواب
خورشید بلند برنیاید
هر ماهی، اگر چو تو شود ماه
با روی تو در نظر نیاید
یک دل نرود ز شست زلفت
کز غمزه صد دگر نیاید
تیری که گشاید اشتیاقت
جز بر دل بی سپر نیاید
سنگی که از آسمان بیفتد
جز به خر شیشه گر نیاید
با خاک درت رواست ما را
گر سرمه به چشم در نیاید
خسرو ز غمت عنان نتابد
تا مرکب عمر سر نیاید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بیشیردلی بسر نیاید
وز گاودلان هنر نیاید
خرد است و زو سفر نیاید
وز عهده آن به در نیاید
توصیف تو از بشر نیاید
در کسوت گفت در نیاید
بی معنی عشق همچو تصویر
از عالم رنگ برنیاید
معنی حقیقت از بزرگی
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.