گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

دل ما را شکیب از جان نباشد

ور از جان باشد، از جانان نباشد

مرا دشوار ازو باشد صبوری

ز جانان دل صبور آسان نباشد

نباشد ناله عیب از دردمندی

که دردش باشد و درمان نباشد

مرا چون عشق مهمان است حاکم

فضولی تر ازین مهمان نباشد

غمت شد در دل شوریده ساکن

که جای گنج جز ویران نباشد

ندارد مه جمال روی خوبت

وگر این باشد، اما آن نباشد

خیالت، گر به مهمان من آید

دلم را جز جگر مهمان نباشد

 
sunny dark_mode