خوشم کردی به دشنامی توقع بیش میباشد
به حق آن که در ذکرت زبانم ریش میباشد
به بازی گوییام گهگه که سویم باز کن چشمی
کسی را این بگو کِش دیده وقتی پیش میباشد
ندانم تا چه سان بیرون روی از جان مشتاقان
که هر چِت پیش میبینم تمنا بیش میباشد
گه از لب شربتی ندهی، به کشتن همی نمیارزم
چرا در کارهات آخر چنین فرویش میباشد؟
مرا گویند بر جا دار دل، تا کی پریشانی
کجا این دل که من دارم به جای خویش میباشد؟
برو، ای جان ناخشنود، کاینها نیست جا اکنون
که بدخو پادشاهی در دل درویش میباشد
برهمن را بت اندر خانه باشد، من بتر زویم
که بت پوشیده در جان من بدکیش میباشد
کجا آن بخت دارد کآرزویش در کنار آید؟
گدایی کو شبی تا روز کجاندیش میباشد
ز غیرت سوختم، ای جان، مزن بر دیگران غمزه
که خسرو را همیشه در جگر این ریش میباشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دل بیآرزو آسوده از تشویش میباشد
به قدر آرزو دلهای مردم ریش میباشد
به مقدار حطام دنیوی دود از سرا خیزد
توانگر را ز درویش آه حسرت بیش میباشد
ز زنبور عسل این نکتهٔ باریک روشن شد
[...]
به دنیا قدر ارباب مذلت بیش میباشد
کف سائل ز اعضای دگر، در پیش میباشد
شکایت نیست مطلب، چون جرس گر ناله پردازم
فغانی در نهاد سینههای ریش میباشد
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.