در شب هجر که از روز قیامت بتر است
مردم دیده من غرقه به خون جگر است
ساکن از آب شود آتش و یا از دیده
غرقه آییم و هنوز آتش ما تیزتر است
به طراوت رخ تو رشک گل سیراب است
به تبسم دهنت غیرت تنگ شکر است
ای صبا، گر گذری بر سر آن کو، برسان
خبر ما بر آنکس که ز ما بی خبر است
قاصد کعبه ز مقصود ندارد خبری
گر چه در بادیه بیچاره به جان در خطر است
گر خیال تو، به مهمان من آید روزی
جگر سوخته ام در نظرش ما حضر است
بی تو از دست غم هجر ز پا افتادم
به سر من گذری کن که جهان بر گذر است
مردمان منکر عشقند منم کشته او
شیوه ما دگر و شیوه مردم دگر است
گر بنوشد قدحی خسرو مسکین گه گاه
عیب او پوش که این شیوه اهل نظر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره درد و رنج عشق و هجران میگوید. شاعر در ابتدای شعر به شب هجر اشاره میکند که آن را بدتر از روز قیامت میداند و بیان میکند که احساساتش به شدت تحت تاثیر فراق محبوب قرار گرفته است. او توصیف میکند که چگونه آتش عشق او همچنان شعلهورتر میشود و غم و اندوه او عمیقتر میگردد. به زیبایی محبوب و تاثیر آن بر دل عاشق نیز اشاره میکند و از نسیمی (صبا) میخواهد که خبرش را به معشوق برساند. شاعر به تنهایی و غمهایش اشاره کرده و تاکید میکند که دیگران عشق را منکر میشوند، در حالی که او قربانی این احساس عمیق است. در نهایت، او به این نکته میرسد که گاهی اوقات باید عیوب دیگران را نادیده گرفت، زیرا این شیوه اهل نظر است.
هوش مصنوعی: در شبی که جدایی و دوری از معشوق بسیار دردناکتر از روز قیامت است، چشمان من از غم و اندوه، پر از اشک و خون دل است.
هوش مصنوعی: آتش میتواند به حالت خاموشی درآید و یا ما ممکن است در اشک و غم غرق شویم، اما هنوز شدت حرارت و شدت احساسات ما بیشتر از قبل است.
هوش مصنوعی: خوشرویی و زیبایی چهره تو مانند گلهایی است که از آب سرشارند، و لبخند شیرین تو به اندازهای دلرباست که شکر را غیرتمند میکند.
هوش مصنوعی: ای نسیم، اگر از آن کوچه عبور کنی، سلام ما را به آن کسی برسان که از حال ما بیخبر است.
هوش مصنوعی: پیامآور کعبه از مقصد خبری ندارد، هرچند در بیابان به شدت در خطر جان است.
هوش مصنوعی: اگر روزی فکر تو به سراغ مهمان من بیاید، در نظر او من مثل یک مرد دردکشیده به نظر میرسم.
هوش مصنوعی: بدون تو، از شدت غم جدایی به زانو درآمدهام. لطفاً به زندگیام نگاهی بینداز که زمان به سرعت در حال گذر است.
هوش مصنوعی: مردم به عشق اعتقادی ندارند، اما من به خاطر عشق جانم را فدای او کردهام. روش من در عشق متفاوت است و با روش دیگران تفاوت دارد.
هوش مصنوعی: اگر خسرو مسکین گاهی قدحی بنوشد، عیب او را بپوشانید، زیرا این کار از ویژگیهای اهل نظر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای خردمند نگه کن که جهان برگذر است
چشم بیناست همانا اگرت گوش کر است
نه همی بینی کاین چرخِ کبود از برِ ما
بسی از مرغ، سبکپَرتر و پرّندهتر است؟
چون نبینی که یکی زاغ و یکی باز سپید
[...]
پیش من یکره شعر تو یکی دوست بخواند
زانزمان باز هنوز این دل من پر هسر است
در خانی ز پس اوست و بآنحلقه در است
نتوان گفت کز آنهاست کز آنها بتر است
سرخ مرد است ولی چاره چه دانم چو غر است
سرخ عر نبود در زیر برنگ دگر است
فلسفه داند و از فلسفه دانان خر است
[...]
بر گذر ای دل غافل که جهان برگذر است
که همه کار جهان رنج دل و دردسر است
تا تو در ششدرهٔ نفس فرومانده شدی
مهره کردار دل تنگ تو زیر و زبر است
عمر بگذشت و به یک ساعته امید نماند
[...]
هر کسی را نتوان گفت که صاحبنظر است
عشقبازی دگر و نفسپرستی دگر است
نه هر آن چشم که بینند سیاه است و سپید
یا سپیدی ز سیاهی بشناسد بصر است
هر که در آتش عشقش نبود طاقت سوز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.