برگ ریز آمد و برگ گل و گلزار برفت
سرخ رویی رخ لاله و گلنار برفت
سرو بشکفت و چمن سبز شد و نرگس خفت
گو، برو، از بر من این همه، چون یار برفت
نزد من باد خزان دوش غبار آلوده
آمد و گفت که سرو تو ز گلزار برفت
خواستم تا بروم در طلب رفته خویش
یادم آمد رخ او، پای من از کار برفت
در دوید اشک چو باز آمدن خویش ندید
دل بینداخت هم اندر ره و خونبار رفت
خون دل گر چه که بسیار برفت، اندک ماند
صبر هر چند که بود اندک، بسیار برفت
باد خاری ز ره گلرخ من می آورد
جانم آویخت دران خار و گرفتار برفت
هر چه از عقل فزون شد همه عمرم جو جو
اندر این غارت غم، جمله به یک بار برفت
گله کرد آن بت شیرین ز بر خسرو جست
خله کرد آن گل نسرین زبر خار برفت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییها و نقصهای طبیعت و همچنین احساسات انسانی میپردازد. شاعر از ریزش برگها و رفتن گلها سخن میگوید و به یار و معشوقی اشاره میکند که از او دور شده است. او احساس غم و فقدان را با تصاویری از طبیعت و تغییر فصول به تصویر میکشد. در نهایت، شاعر با بیان عواطفی چون درد، اشک، و سختی، به نوعی به زوال و گذر زمان اشاره میکند که چگونه زیباییها و شادیها به سرعت از دست میروند.
هوش مصنوعی: برگها فرو ریختند و گل و باغ گلها از بین رفت. زیبایی و سرخی چهرهی لاله و انار هم ناپدید شد.
هوش مصنوعی: سروها شکوفا شدند، چمن سبز شد و نرگسها خوابشان را میبینند. برو، از نزد من برو، وقتی که این همه زیبایی در اطرافم وجود دارد، چون یارم رفته است.
هوش مصنوعی: شب گذشته نسیم خزان با خود غباری آورد و به من گفت که درخت سرو تو از باغ رخت بربسته است.
هوش مصنوعی: خواستم به دنبال کسی که رفته بروم، اما یاد چهره او افتادم و همین باعث شد که نتوانم حرکت کنم.
هوش مصنوعی: در حالتی که اشکها به چهرهاش دویده و بازگشته است، دل او را نمیبیند و به همین دلیل دلش را در راه رها میکند و بهسوی مقصدی پرخون حرکت میکند.
هوش مصنوعی: هرچند که غم و درد زیادی را تجربه کردهام و خون دل زیادی خوردهام، اما صبر من در برابر این همه رنج همچنان کم است و حتی اگر اندکی از آن باقی مانده باشد، باز هم به سرعت از بین میرود.
هوش مصنوعی: باد، خارهایی را از طرف چهره زیبا و محبوب من میآورد و من جانم را در آن خارها آویزان و گرفتار میکنم و در نهایت میروم.
هوش مصنوعی: هر چیزی که بیشتر از عقل و منطق باشد، تمام عمرم را صرف غم و اندوه کردهام و در یک آن همهی آن را از دست دادم.
هوش مصنوعی: آن معشوق زیبا از خسرو شکایت کرد و گل نسرین از روی خارها به آرامی گذشت.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.