گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

سرو بستان ملاحت قامت رعنای تست

نور چشم عاشقان خسته خاک پای تست

من نه تنها گشته ام شیدای دردت جان من

هر که را جان و دل و دینی بود شیدای تست

نیر اعظم که لاف از قرب عیسی می زند

ذره ای از پرتو رخسار مه سیمای تست

در درون مسجد و دیر و خرابات و کنشت

هر کجا، رفتم، همه شور تو و غوغای تست

جانم از غیرت ز دست جاهلان سوزید، از انک

سر و را گویند مانند قد رعنای تست

تا به ملک دلبری سلطان شدی ای شاه حسن

هر کجا سلطانی و شاهی بود لالای تست

وعده دیدار خود کردی به فردا، زان سبب

جان خسرو منتظر بر وعده فردای تست