سرو بستان ملاحت قامت رعنای تست
نور چشم عاشقان خسته خاک پای تست
من نه تنها گشته ام شیدای دردت جان من
هر که را جان و دل و دینی بود شیدای تست
نیر اعظم که لاف از قرب عیسی می زند
ذره ای از پرتو رخسار مه سیمای تست
در درون مسجد و دیر و خرابات و کنشت
هر کجا، رفتم، همه شور تو و غوغای تست
جانم از غیرت ز دست جاهلان سوزید، از انک
سر و را گویند مانند قد رعنای تست
تا به ملک دلبری سلطان شدی ای شاه حسن
هر کجا سلطانی و شاهی بود لالای تست
وعده دیدار خود کردی به فردا، زان سبب
جان خسرو منتظر بر وعده فردای تست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و زیبایی است و به ستایش معشوقی با قامت رعنای خود میپردازد. شاعر به عشق و وابستگی عمیق خود اشاره میکند و بیان میکند که هر کسی که به دردی دچار باشد، شیدای معشوق خواهد شد. همچنین، شاعر به نور و زیبایی معشوق میبالد و تأکید میکند که در هر مکانی، از مسجد تا خرابات، تنها شور و شوق معشوق را میبیند. در نهایت، شاعر به انتظار دیدار معشوق اشاره دارد و این انتظار را زیبا و ارزشمند میداند.
هوش مصنوعی: در باغ، درخت سرو زیبا و خوشنما، قد و قامتی دلربا دارد و تو نور چشم عاشقانی هستی که در عشق خود خستهاند. تو بر خاک پای عاشقان خود سایهافکنی و برای آنان آرامش و دلچستی به ارمغان میآوری.
هوش مصنوعی: من فقط به خاطر درد تو دیوانه شدهام و کسی که جان و دل و ایمان دارد، به تو عشق میورزد.
هوش مصنوعی: عظیمترین و بلندمرتبهترین موجود، که از نزدیکی و محبت عیسی سخن میگوید، تنها کمی از نور و زیبایی چهره تو را دارد.
هوش مصنوعی: هر کجا که رفتم، چه در مسجد، چه در دیر، چه در خرابات و چه در کلیسا، همه جا پر از شور و هیجان تو بود.
هوش مصنوعی: روح من به خاطر حسادت جاهلان آسیب دیده است، زیرا آنها میگویند که تو همچون دختر زیبا و دلربا هستی.
هوش مصنوعی: ای شاه حسن، تو که دلبر و زیبا هستی، هر جا که پادشاهی و سلطنتی وجود داشته باشد، تو به مانند لالایی هستی که دلها را تسکین میدهد.
هوش مصنوعی: تو به من وعده دیده شدن در فردا را دادی و به همین خاطر، جان خسرو به انتظار آن وعده فردا مانده است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بنده سروم بآزادی که چون بالای تست
عاشقم بر گل که همچون روی شهر آرای تست
گر ندارد هندوی زلفت چو من سودای تو
پس چرا همچون منش پیوسته سر بر پای تست
کس نمیبینم که بر بالای چون سروت رسد
[...]
توتیای دیدهٔ عشّاق خاک پای تست
عارفان را نقل مجلس نقل شکر خای تست
ما بتو محتاج و متضر، تو از ما بینیاز
مشکل ما احتیاج ما و استغنای تست
هر چه زان بالاتر استاد ازل خلقت نکرد
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.