گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
امیرخسرو دهلوی

توبه دیرینه را می بشکنم

ساقیا، در ده شراب روشنم

ساقیم، گر چون تو بت رویی بود

توبه چبود، مهر ایمان بشکنم

وقتی آید عاشق از مستی خویش

آنکه زان می مست میرد، آن منم

دامنم از گریه خون آلود چیست؟

من که با یوسف، به یک پیراهنم

پرسیم «کاندر چه حالی، بازگوی؟»

اینک از اقبال تو جان می کنم

هر نفس آهی کشم، وز روز بد

روزگار خویش را آتش زنم

زندگی و مردن من چون ز تست

تهمت جان چیست، باری بر تنم؟

بار عشقت بس پذیرم منتی

بار سر گر کم کنی از گردنم

گفت خسرو سوزشی دارد، از آنک

بلبل دامم، نه مرغ گلشنم

 
 
 
گلها برای اندروید
قاسم انوار

جامه عصیان برون کرد از تنم

داد از عرفان خود پیراهنم

صوفی محمد هروی

لیک اگر آتش بسوزد بر تنم

دوستان گردند حالی دشمنم

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه