بیا ساقی که ما در می فتادیم
به خدمت پیش میخواران ستادیم
سر رندی چو گم کردیم در فسق
کلاه صوفیان را کج نهادیم
رها کن غرقه گردیم ار برانیم
میان می، چو اندر می فتادیم
چه جای توبه چون می می بنوشیم
که از خوبان به خون روزه گشادیم
مرادی از غم او عشق داریم
چه داند او گر از غم نامرادیم
بکش، ای خوش پسر، ما را به یک ناز
همان پندار کز مادر نزادیم
بده یک جام کیخسرو به خسرو
همان انگار ما هم کیقبادیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از ساقی میخواهد که شراب بیاورد و از میخواران پذیرایی کند. او به رندی و فسق خود اشاره کرده و کلاه صوفیان را به نشانه بیتوجهی به روزه و پرهیزکاری، کج میگذارد. شاعر میگوید که وقتی در عالم شراب غرق میشوند، توبه کردن چه معنایی دارد. آنها فقط عشق را میشناسند و غم عشق را احساس میکنند. شاعر از معشوق میخواهد با ناز خود آنها را جذب کند و در نهایت، خواهان یک جام شراب به یاد شاه کیخسرو و کیقباد است. این شعر حس عاشقانه و آزادی را در مینوشی و رهایی از قید و بندها بیان میکند.
هوش مصنوعی: ای ساقی، بیا که ما در حال نوشیدن هستیم و به خدمت کسانی که مینوشند آمدهایم.
هوش مصنوعی: زمانی که در حال خوشگذرانی و لذت بردن از زندگی بودیم، نمای ظاهری خود را به گونهای تغییر دادیم که به نظر برسد در مسیر معنوی و صوفیانهای قرار داریم.
هوش مصنوعی: اگر ما در میخانه غرق شویم، بیخیال شو و دستهجمعی ادامه بدهیم. وقتی که در دنیای شراب و شادی فرو میرویم، بیدغدغه به آن بپردازیم.
هوش مصنوعی: ما در حال نوشیدن شراب هستیم و از خوبیهایی که داشتیم، دلمان را با گناهها خون کردیم. پس دیگر چه جایی برای توبه باقی مانده است؟
هوش مصنوعی: ما از غم و اندوه او عشق میورزیم، اما او نمیداند که ما از غم بیفایده و ناکام نیز رنج میبریم.
هوش مصنوعی: ای پسر زیبا، ما را با یک ناز بکش، چرا که ما از ناز و محبت زاده نشدهایم.
هوش مصنوعی: به من یک جام شراب از نوشیدنیهای کیخسرو بده، زیرا برای من هم مانند کیقباد است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
جوانی هردوان بر باد دادیم
دو گیتی بر سر کامی نهادیم
چو روی اندر بیابان در نهادیم
بذات العرق با خضر اوفتادیم
ازان نور سواد دیده دادیم
وز این بر ریش دل مرهم نهادیم
چه مایه زر که ما بر باد دادیم
از آن روزی که بازو بر گشادیم
من و لچمن درین میدان فتادیم
به روز بد، به مردن دل نهادیم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.