به رخ خاک درت رفتیم و رفتیم
دعای دولتت گفتیم و رفتیم
ز روی خویش کردی دور ما را
چو گیسویت برآشفتیم و رفتیم
جفاهای ترا با کس نگفتیم
درون سینه بنهفتیم و رفتیم
چو غنچه بس که پر خون شد دل ما
چو گل ناگاه بشکفتیم و رفتیم
به خود بیرون نمی رفتم از این در
ولی خود را به در رفتیم و رفتیم
به عهدت خواب خوش هرگز نکردیم
کنون آسوده دل خفتیم و رفتیم
ندارد قوت رفتار خسرو
میان سیل خون افتیم و رفتیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به احساسات عمیق و دردهای عاشقانه اشاره دارد. شاعر از دردهای ناشی از دوری و جدایی صحبت میکند و به جفاهایی که در دل دارد، اشاره میکند. او از تنهایی و بیخبری خود یاد میکند و میگوید که علیرغم همه این دردها، در نهایت آرامش را در جدایی مییابد. شعر به نوعی نغمهی عشق گمشده و شکیبایی در برابر سختیها و جفاهای عشق است.
هوش مصنوعی: ما به خاک درگاه تو رفتیم و دعا کردیم برای خوشبختی و سعادت تو و سپس به راه خود ادامه دادیم.
هوش مصنوعی: از چهرهات ما را دور کردی، مانند گیسوانت که در باد به هم ریخت. ما هم از تو فاصله گرفتیم و رفتیم.
هوش مصنوعی: آسیبها و بدیهای تو را به کسی نگفتیم، آنها را در دل خود پنهان کردیم و رفتیم.
هوش مصنوعی: دل ما به اندازهی غنچهای پر از احساس و درد است، اما ناگهان مانند گلی که شکوفا میشود، زندگی و شادی را تجربه کردیم و از آن فضا خارج شدیم.
هوش مصنوعی: از این در بیرون نمیرفتم، اما در واقع خودم را رها کردم و به بیرون رفتم.
هوش مصنوعی: به وعدهات خیانت نکردیم و هرگز خواب خوشی نداشتیم، حالا بدون نگرانی خوابیدهایم و رفتهایم.
هوش مصنوعی: خسرو توانایی حرکت ندارد و در میان جاری شدن خون، ما به زمین افتادیم و از آنجا گذشتیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
به رخ خاک درت رُفتیم و رَفتیم
دعای دولتت گفتیم و رفتیم
ز روی خویش کردی دور ما را
چو گیسویت برآشفتیم و رفتیم
جفاهای ترا با کس نگفتیم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.