گنجور

برای پیشنهاد تصاویر مرتبط با اشعار لازم است ابتدا با نام کاربری خود وارد گنجور شوید.

ورود به گنجور

 
کمال خجندی

به سمع معجری ای پیک عاشقان برسان

حدیث شوق ملاقات و آرزمندی

ز بعد آنکه زدی حلقه بر در و خود را

در آن جناب همایون چو حلقه افکندی

بگویش این قدر از من که ای به رتبت و فضل

گذشته قدر تو از پایه هنرمندی

چه گل شکفت ازاینت که بر سبیل خلاف

درخت مهر و محبت ز بیخ برکندی

گر از تنیده یاری گسسته شد تاری

چه باشد ار به سرانگشت عفو پیوندی

مرا خود از تو چه نفع و تو را ز من چه ضرر

که من تو را بپسندم مرا تو نپسندی

به نظم و نثر گرفتم که سعدی وقتیم

نه من ز خاک خجندم تو از سمرقندی

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode