دوش گفتم خلیل اچکو را
تا کی این لهو و چند عیش و نشاط
گفت شیخا برو تو خود را باش
کل شاه برجلها استنباط
|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات |
|
راهنمای نوار ابزار |
|
پیشخان کاربر |
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر |
|
اعلانهای کاربر |
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه) |
|
خروج از حساب کاربری گنجور |
|
لغزش به پایین صفحه |
|
لغزش به بالای صفحه |
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر |
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش |
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط |
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور |
|
کپی متن شعر جاری در گنجور |
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور |
|
نشان کردن شعر جاری |
|
ویرایش شعر جاری |
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری |
|
شعر یا بخش قبلی |
|
شعر یا بخش بعدی |
دوش گفتم خلیل اچکو را
تا کی این لهو و چند عیش و نشاط
گفت شیخا برو تو خود را باش
کل شاه برجلها استنباط
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از خلیل اچکو میپرسد که تا کی باید به لهو و خوشگذرانی ادامه داد. خلیل در پاسخ میگوید که بهتر است انسان به خود و درونش بپردازد، زیرا همهچیز در نهایت به خود فرد بازمیگردد.
هوش مصنوعی: دیشب به خلیل اچکو گفتم: این شادی ها و لذت ها تا کی ادامه خواهند داشت؟
هوش مصنوعی: شیخ، به خودت توجه کن و خودت را بشناس؛ زیرا تمام قدس و عظمت در درون خودت نهفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
تا نگردد چنانکه در فسطاط
اندکی مرغ و باز بر افراط
هر ابائی که در خورد به بساط
وآورد در خورنده رنگ نشاط
خانه ای از زمردین سقلاط
چون چمن در بهار سبز بساط
از اضافات کرده ایم اسقاط
که نداریم در دو کون قراط
درجهان ساختم بنان جوی
فارغ از سبزه ایم و از جفزاط
جامه روح را بدوخت خدا
[...]
زیر دیوارش از برای نشاط
بود گسترده صد هزار بساط
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.