ای غمت فوت جان سوختگان
داغ عشقت نشان سوختگان
کرده عشقت هزار سینه کباب
بنا شده میزبان سوختگان
در دل و جان ما زدی آتش
سوختی خان و مان سوختگان
پیش آتش کباب گریه کند
بر دل خونچکان سوختگان
آتش جان ماه دلا نکشی
نکنی خام نان سوختگان
آگه از راز شمع پروانه است
تو چه دانی زبان سوختگان
چشم بد را سپند سوز کمال
گر بیفتی میان سوختگان
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.