گفت دلدارم که از هجران دلت خون میکنم
گفتم ار خون شد ورا از دیده بیرون میکنم
نیست با بارم خلافی غیر از این مقدار بس
گر بلا کم میکند من ناله افزون میکنم
گر که او شیرین شود من میشوم فرهاد او
گر که او لیلی شود من کار مجنون میکنم
گر که با ما بر سر بیمهری و کین هست چرخ
تکیه بر لطف و عطای ذات بیچون میکنم
در پی کشف حقایق با سری پرشور و شوق
سپر در دامان کره و دشت و هامون میکنم
با تلاش و کوشش اندر راه کسب علم و فضل
خویشتن را بینیاز از گنج قارون میکنم
مار اگر افسون شد و با ورد میگوید کمال
اژدهای نفس را یک ورد افسون میکنم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره عشق و درد ناشی از جدایی است. شاعر در ابیات مختلف، از احساسات عمیق خود نسبت به محبوب سخن میگوید و تأکید میکند که اگر محبوب او دچار درد یا رنج شود، او نیز دچار عذاب میشود. او میگوید که در هر شرایطی، خواه محبوب شیرین باشد یا بیمحبت، او به عشق و وفاداری خود ادامه میدهد. همچنین، شاعر بر اهمیت تلاش و کوشش در راه کسب علم و حقیقت تأکید کرده و به نوعی، خود را از دلدادگی و آزارهایی که از طرف روزگار میبیند، مستحکم و بینیاز میسازد. نهایتاً، او از قدرت کلام و تلاش برای تسلط بر نفس خود میگوید.
هوش مصنوعی: دلدارم گفت که از دوری تو خیلی غمگین و ناراحتم. من هم گفتم اگر غمگینی و اشکت ریخت، من هم آن اشک را از چشمانم دور میکنم.
هوش مصنوعی: من با باران هیچ تضادی ندارم و فقط به همین اندازه راضی هستم. اگر عذاب و سختی کم شود، من بیشتر ناله و شکایت میکنم.
هوش مصنوعی: اگر او شیرین و دلپسند شود، من نیز همچون فرهاد عاشق او میشوم و برایش تلاش میکنم. و اگر او شبیه لیلی شود، من هم از روی عشق و جنون، کارهای مجنون را انجام میدهم.
هوش مصنوعی: اگر تو با ما دشمنی و بیمهری میکنی، من به مهربانی و بخشش بیانتهای خداوند تکیه میکنم.
هوش مصنوعی: من با اشتیاق و انرژی بالا در جستجوی حقیقت هستم و به گشت و گذار در دشتها و زمینهای مختلف میپردازم.
هوش مصنوعی: با تلاش و کوشش در مسیر یادگیری و دانش، خود را از ثروت و داراییهای بزرگ بینیاز میکنم.
هوش مصنوعی: اگر مار فریب خورد و جادوگری را به زبان آورد، میتوانم با یک جادو کردن، کمال و قدرت اژدهای وجودش را تحت تأثیر قرار دهم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هر شبی خاک درت از گریه پرخون میکنم
چهره شمعی به آب دیده گلگون میکنم
در به رویم بستی و من بر امید فتح باب
در کنار بحر دیده دم به دم خون میکنم
آه گرمم خانه دل تا نسوزاند به دم
[...]
اشکریزان در غمت چون رو به هامون میکنم
کاسه مجنون و جام لاله پرخون میکنم
طالبی دارم که میافتد گره در کار من
سر چو تار سبحه از هرجا که بیرون میکنم
ابروی زخمم کشیده چشم داغم سرمه دار
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.