قراری کردهام با خود که چون در پیش یار افتم
به خاک پای او بیخود بغلطم بیقرار افتم
مرا گویند چون بینی ز دورش بیخبر افتی
دو چشمم چار شد تا کی به آن مهوش دچار افتم
بدان سودا که از باغ جمال او برم بونی
چو زلفش گاه در گلشن گهی در لالهزار افتم
سر و جان گرامی چون ندارد پیش او قربی
چو اینها پیش او ریزم ز رویش شرمسار افتم
به ناوکهای صیدافکن خوشا آن غمزه و مژگان
که هر یک در شکار افتند و من هم در شکار افتم
سماع تو کجا ماند به حالات من ای صوفی
که تو قصداً به رقص آنی و من بیاختیار افتم
به ذکر و فکر اگر افتی کمال آنگه تو و خلوت
مرا بگذار تا در فکر روی آن نگار افتم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این شعر با خود عهد بسته است که در حضور محبوبش دچار بیخوابی و شیدایی شود. او به یادآوری میکند که وقتی به محبوبش از دور نگاه میکند، به شدت تحت تأثیر زیباییاش قرار میگیرد و در دلش دچار آشفتگی میشود. شاعر به زیبایی محبوبش اشاره میکند و میگوید که نمیتواند در برابر جذبه او مقاومت کند و به نوعی از خود بیخود میشود. او بر احساسات عمیق خود تأکید میکند و توضیح میدهد که در مواجهه با محبوبش، تمام ملاحظات و احساسات خود را فراموش کرده و تنها به زیبایی او میاندیشد. در نهایت، شاعر از صوفی تقاضا میکند که او را در افکارش تنها بگذارد تا بتواند به خیال محبوبش فکر کند.
هوش مصنوعی: تصمیم گرفتهام که هر گاه در برابر محبوبم قرار بگیرم، با تمام وجود به او جلوی پایش بیفتم و در آن لحظه از خود بیخود شوم و در دل شوق و بیقراری غرق شوم.
هوش مصنوعی: میگویند وقتی دور او را ببینی، از او غافل میشوی. اکنون دو چشم من به قدری برای او تنگ شده که نمیدانم تا کی در این وضعیت گرفتار خواهم ماند.
هوش مصنوعی: بدان عشق و عشوهای که از زیبایی او میخواهم، گاهی مانند موی او در میان گلها میافتم و گاهی در میان لالهها.
هوش مصنوعی: کسی که سر و جانش ارزشمندتر از او نیست، در پیشگاه او به خاطر این مسایل، خود را کوچک میبینم و از خجالت بر زمین میافتم.
هوش مصنوعی: شادباش به تیرهای زیبایی که با غمزه و مژگانشان شکار میکنند، چرا که هر کدام در دام عشق میافتند و من نیز در همین دام گرفتار شدهام.
هوش مصنوعی: ای صوفی، تو در حال رقص و سماع هستی و به عمد در این حالت قرار داری، اما من در حالی که بیاختیار دچار حال و وضعی دیگر شدهام، نمیتوانم مانند تو در این حالت باقی بمانم.
هوش مصنوعی: اگر به یاد خدا و تفکر در آن بیفتی، به کمال خواهی رسید. آن وقت میتوانی از تنهایی من بیرون بروی تا من هم در خیال آن معشوق غرق شوم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
مبادا یارب آن روزی که من از چشم یار افتم
که گر از چشم یار افتم ز چشم اعتبار افتم
شراب لطف پر در جام میریزی و میترسم
که زود آخر شود این باده و من در خمار افتم
به مجلس میروم اندیشناک ای عشق آتش دم
[...]
زیمن عشق بر وضع جهان خوش خنده ها کردم
معاذالله اگر روزی به دست روزگار افتم
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.