هوای وصل تو دارد غریق بحر فراق
چو تشنه که به آب روان بود مشتاق
شنیده ام که سگم خوانده عفاک الله
من قیر بدین هم ندارم استحقاق
هزار بار به گرد جهان مه و خورشید
بر آمدند و نظیرت ندید در آفاق
اساس عقل بر افتاد تا به ابرو و چشم
بنای حسن نهادی و بر کشیدی طاق
حدیث زلف درازت به گوش جان چو رسید
به هم برآمد از آن حلقه حلقه عشاق
صحیفهای ملون حواشی گل را
فروغ روی نو آتش فکند در اوراق
شوند اهل سپاهان غلام طبع کمال
گر این دو بیت سرایند مطربان عراق
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر به احساسات عاشقانه و دلتنگی خود اشاره میکند. او از تشنگی و اشتیاقی که برای وصال محبوبش دارد سخن میگوید و این احساس را به تشنگی یک فرد برای آب تشبیه میکند. همچنین به این نکته اشاره میکند که هرچند دنیا پر از زیباییهاست، اما هیچکس شبیه محبوبش نیست. با ذکر زیباییهای محبوب از جمله زلف و چهرهاش، شاعر عقل را تحت تأثیر قرار میدهد و نشان میدهد که عشق و زیبایی، همه چیز را تحت الشعاع قرار میدهد. در نهایت، او میگوید اگر این شعرها بهصورت آهنگین باشد، در میان مردم محبوب خواهد شد.
هوش مصنوعی: کسی که در دریاى دورى تو غرق شده، آرزوى وصالت را دارد، مانند تشنهای که برای دسترسی به آب روان، بیتاب است.
هوش مصنوعی: شنیدم که سگی با صدای بلند میگوید: «خدایا، مرا ببخش که حتی لایق چنین قیر و سیاهی نیستم.»
هوش مصنوعی: هزار بار ماه و خورشید به دور دنیا گردش کردند، اما مشابه تو را در هیچکجای جهان ندیدند.
هوش مصنوعی: عقل و خرد وقتی از بین رفت، تو زیبایی را با ابرو و چشم خود بنا کردی و به آن شکل و قوام بخشیدی.
هوش مصنوعی: وقتی سخن از موهای بلند تو به گوش جانم رسید، عشقورزان به هم جمع شدند و گرد حلقهای حلقه شدند.
هوش مصنوعی: دفتری رنگارنگ حاشیههای گل را به مانند نور چهره نو، آتش بر روی ورقها میسوزاند.
هوش مصنوعی: اگر اهل سپاهان به ذوق و خلاقیت خوب گوش بسپارند، مطربان عراق این دو بیت را سرودهاند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چرا همی بگزینی تو بر وصال فراق
چرا همی ز خراسان روی به سوی عراق
تن مرا تو همی امتحان کنی به بلا
دل مرا تو همی آزمون کنی به فراق
تو را که گفت که بُگسِل ز بیعت و پیمان
[...]
شبی که هست کف او خزانهٔ ارزاق
ز طبع اوست وجود مکارم الاخلاق
ابوالمظفر ، شاه مظفر ، اتسز ، کوست
خدایگان همه خسروان علی الاطلاق
بنام اوست کمال صحیهٔ آداب
[...]
مؤیدین جمال ای ستودهٔ آفاق
ترا به مدح من اهلیت است و استحقاق
مرا به جود تو دانم که همچنین باشد
که از حکیمان طاقم تو از کریمان طاق
به حق من نبود جود تو به روی و ریا
[...]
خلاصه همه عالم یگانه آفاق
که با بزرگی جفتست و از بزرگان طاق
امیر عالم عادل شهاب دین خالص
که پشت لشگر دینست و روی ملک عراق
رسیده ذکر بزرگی او همه اطراف
[...]
گهی حریف خلافی گهی رفیق وفاق
نه بر طریق وصالی نه بر طریق فراق
نه بر وصال ثبات و نه در فراق صبور
نه با جفات قرار و نه با وفا میثاق
گهی به خشم به تریاق بر فشانی زهر
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.