عرفات عشق بازان سر کوی بار باشد
بعلطواف کعبه زین در نروم که عار باشد
چو سری بر آستانش ز سر صفا نهادی
بصفا و مروه ای دل دگرت چه کار باشد
قدمی ز خود برون نه بریاض عشق کآنجا
نه صداغ نفحه گل نه جفای خار باشد
به معارج اناالحق نرسی ز پای منبر
که سری است جای این سر که سزای دار باشد
ز می شبانه ساقی قدحی نثار ما کن
نه از آن معنی که او را به سحر خمار باشد
به فریب و وعده ما را مکش ای پسر که تشنه
ز عطش بمیرد اولی که در انتظار باشد
نکند کمال دیگر طلب حضور باطن
که قرار گاه زلفش دل بیقرار باشد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان عشق و اشتیاق به خدا و معشوق پرداخته است. شاعر در آن اشاره میکند که کوی عشق جای خاصی است که باید به آنجا رفت و از کعبه و دیگر جاذبهها دور شد. او بیان میکند که وقتی سر بر آستان محبوب نهد، دیگر نیازی به مکانهای دیگر نیست. همچنین از سختیهای عشق و انتظار، و اینکه بسیاری از زیباییها و شادیها در عالم عشق ممکن است فریبدهنده باشند، سخن میگوید. شاعر در پایان به این نکته اشاره میکند که تلاش برای رسیدن به کمال و حقیقت در عشق نباید به دنبال ظاهر باشد، بلکه باید به باطن و حقیقت عمیقتری توجه کرد.
هوش مصنوعی: عرفات، محلی است که عاشقان در آن جمع میشوند و در واقع نماد عشق و دلدادگی است. من نمیتوانم از دروازهای که به کعبه منتهی میشود، بگذرم، زیرا این کار باعث شرمساری و خجالت من خواهد بود.
هوش مصنوعی: زمانی که با خلوص و صفا خود را به درگاه او نزدیک کردی، در آن لحظه دیگر دل تو چه نقشی میتواند ایفا کند؟
هوش مصنوعی: برای ورود به دنیای عشق، باید کمی از خود فاصله بگیری. در آنجا نه خبری از بوی خوش گل هست و نه زخمهایی که از خار به دست میآید.
هوش مصنوعی: برای دستیابی به درجات بالا و حقیقت، نمیتوان تنها از روی منبر رفت. در واقع، جایی که این سر قرار دارد، باید با درک و بهای واقعی آن را به دست آورد.
هوش مصنوعی: ای ساقی، برای ما قدحی پر از شراب شبانه بریز، نه به این دلیل که او به سرخی سحرگاهی نیازمند است.
هوش مصنوعی: ای پسر، ما را به وعدههایت فریب نده، زیرا کسی که منتظر است به شدت تشنه و در عذاب است و ممکن است از این عطش بمیرد.
هوش مصنوعی: شاید نباید به دنبال کمال و حقیقت درونی باشی، چون مکانی که موهای او در آن قرار دارد، دل را بیقرار میکند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
شب قدر بی قراران سر زلف یار باشد
مه عید نیکبختان رخ آن نگار باشد
ز غم نگار از آنرو شب و روز بی قرارم
که غمش نمی گذارد که مرا قرار باشد
من مست رند از آنم ز غم خمار فارغ
[...]
رخ زرد عشقبازان چمن و بهار باشد
دل پر ز داغ ایشان همه لاله زار باشد
بفکن به عین دریا خود را و امن بنشین
که بلای موج طوفان همه در کنار باشد
دل غافل آن زمان سرد شود ز دار فانی
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.