سر ما را نرسد اینکه به پای تو رسد
گر رسد دیده بروی تو برای تو رسد
بر دل و جان چو غم و درد نو سازند نصیب
جگر سوخته را داغ جفای تو رسد
بعد صد ساله جفا با من از بار جدا
گر کند عمر وفا بوی وفای تو رسد
زاهد از بیم بلا سر به دعا کرد فرو
عاشقان روی به بالا که بلای تو رسد
درد ما را نرسد مرهم و درمان ز طبیب
گر رسد دارویی از دارشفای تو رسد
بر درت می کندم منع ز دریوزه رقیب
سگ نخواهد که نصیبی بگدای تو رسد
حاجت حلقه زدن نیست درین باب کمال
این قدر بس که به آن گوش دعای تو رسد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: شاعر در این غزل به عشق و atachment عمیقش به محبوبش اشاره میکند. او میگوید که هیچ چیز به پای محبوبش نمیرسد و حتی اگر چشمایش را ببیند، تنها برای اوست. غم و درد در دلش به خاطر جدایی از محبوب است و با وجود سالها جفا، هنوز عشقش پابرجاست. زاهدان از ترس بلا دعا میکنند، اما عاشقان به محبوب خود نگاه میکنند. دردها و مشکلاتش هیچ دارویی ندارند مگر اینکه از محبت محبوبش بیابند. او میخواهد نزد محبوبش برود و نمیخواهد از دیگران چیزی بخواهد؛ چون دعا و خواستههایش در حضور محبوبش به حقیقت خواهند پیوست. در نهایت، فقط همین بس است که دعایش به گوشت او برسد.
هوش مصنوعی: ما لایق آن نیستیم که در مقابل تو قرار بگیریم، اگر هم چشمی به چهره تو بیندازیم، این دیدن تنها برای تو خواهد بود.
هوش مصنوعی: وقتی غم و درد بر دل و جان چیره میشود، کسی که دلی سوخته دارد، به خاطر زخمهای تو متحمل عذاب بیشتری خواهد شد.
هوش مصنوعی: پس از یک صد سال تحمل زحمت و بیمهری، اگر عمرم به پایان نرسد و وفا ادامه یابد، بوی وفای تو به من خواهد رسید.
هوش مصنوعی: عابد به خاطر ترس از آسیب و مشکلات به دعا و نیایش مشغول شد، اما عاشقان با امید و عشق به معشوق خود، رو به آسمان دارند که بلای عشق تو بر آنها فرود آید.
هوش مصنوعی: درد ما هیچ درمان و پناهی از طبیب نمیگیرد، اما اگر دارویی از معجزه تو بیاید، شاید درد ما تسکین یابد.
هوش مصنوعی: من بر در تو زاری میکنم تا اینکه رقیب نتواند مانع من شود، زیرا هیچکس نمیخواهد که به سهمی از نعمتهای تو دست یابد.
هوش مصنوعی: در اینجا گفته شده که نیازی به نشان دادن خود برای جلب توجه نیست. کافی است دعای تو به گوش خدا برسد تا به خواستهات برسی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
لفظ پاکیزه به دستم ز صفای تو رسد
به کفم معنی رنگین زحنای تو رسد
پنجه اش همچو شقایق ز حنا گیرد رنگ
دست عاشق چو به خاک کف پای تو رسد
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.