هیچ عقل خرده بین نقش دهانت در نیافت
در میان ما کی روز میانت در نیافت
جادوی استاد چندانی که در خود باز جست
چشم بندیهای چشم ناتوانت در نیافت
رند صاحب ذوق هی میهای رنگین تر ز لعل
لذت لبهای شیرین تر ز جانت در نیافت
در علاج درد ما زحمت چه میبینه طبیب
چون مزاج عاشقان جان فشانت در نیافت
از تو روی دولتی هرگز به بیداری ندید
دیده بختی که خاک آستانت در نیافت
کی حریم حرمت را بافت نتوانست در
تا دل درویش دور از خان و مانت در نیافت
نشه ب جان داد پر غاک سر کویت کمال
دولت بوسیدن پای مگانت در نیافت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.